«... نهضت عظيم كنوني ملت ما عليه شاه و نظام سلطنتي است، روابط ما با تمام خارجيها براساس اصل احترام متقابل خواهد بود...».
«... ممكن است دموكراسي مطلوب ما با دموكراسيهايي كه در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموكراسي كه ما ميخواهيم بهوجود آوريم در غرب وجود ندارد. دموكراسي اسلام كاملتر از دموكراسي غرب است...».
«... تشيع كه مكتبي انقلابي و ادامه اسلام راستين پيامبر است... زنان را از صحنه زندگي اجتماعي طرد نميكند، بلكه آنان را در جامعه در جايگاه رفيع انساني خود قرار ميدهد. ما پيشرفت دنياي غرب را ميپذيريم، ولي فساد غرب را كه خود آنان از آن ناله ميكنند، نه. حضور مستشاران نظامي آمريكا در ايران به دنبال سياستهاي ضداسلامي و ضدملي رژيم ايران است كه علاوه بر هزينه هنگفت آن، آنان را بر ارتش و مقدرات كشور برتري داده است...».
تمام مصاحبهها و پيامهاي امام را من كلمه به كلمه بررسي ميكردم و روز به روز حكومت اسلامي براي عاشقان مكتب تشيع روشنتر ميشد.
به واقع در آن زمان كمتر نويسنده و متفكر اروپايي و آمريكايي از اسلام و مكتب تشيع حكومت اسلامي اطلاعات داشت و اكثر اين اشخاص تحتتاثير اطلاعات جاهلانه و مغرضانه دشمنان اسلام، نظر بدبينانهاي نسبت به اسلام داشتند. امام با پيام و مصاحبههايشان افكار عمومي اروپا و آمريكا را تا حد زيادي از اشتباه بيرون آورد. آنان با مصاحبههاي امام بهگونهاي به انقلاب ما تمايل پيدا كردند. اين مساله نشان ميداد كه حق و حقيقت و منطق مكتب اسلام، كارساز و خنثيكننده تبليغات سوء ميتواند باشد. انقلاب در زمستان 1356 ادامه داشت. خبرهاي تازهاي از گوشه و كنار ميرسد، كارگزاران دولت ايران، سعي داشتند با حضرت امام ارتباط برقرار كنند.جمشيد آموزگار فهميد كه بايد نظر حضرت امام را به سوي خود جلب كند، تا بلكه جلوي اين بحران بهوجود آمده را بگيرد و به هر وسيلهاي تلاش كرد، ملاقاتي با امام انجام دهد، اما حضرت امام به هيچ عنوان قبول نكردند. ديدار امام كه براي هر فرد به آساني تحققپذير بود، براي رژيم حاكمه ممنوع بود.شريف امامي سعي كرد كه وسايل اين ملاقات را در نجف آماده نمايد و بعدها اردشير زاهدي چند مرتبه به پاريس رفت، اما حضرت امام اجازه ندادند.علي اميني، نخستوزير اسبق – كه در سال 1340 با حضرت امام ملاقات كرده بود- با حضرت امام ملاقات كرد، اما حضرت امام فرمودند:
«هيچ شرطي قابل مذاكره نيست و هيچ مهلتي در صورتي كه نتيجه آن تامين ادامه وضع موجود باشد، قابل قبول نيست». سپس در ادامه فرمودند: «از چند ماه پيش در همه شهرهاي ايران واقعا كشتار دستهجمعي روي داده است. در خلال آخرين تظاهرات تهران چند تن كشته شدهاند...».
امام خيلي قاطعانه مخالف مذاكره با عوامل طاغوت بودند و به ندرت اجازه حتي گفتوگو به عوامل رژيم ميدادند. دليل آن مشخص بود: امام ميدانستند كه مذاكره به هيچعنوان راهگشا نيست و هيچ نفع و فايدهاي ندارد. وضع به گونهاي شده بود كه من احتياج داشتم لحظه به لحظه از حوادثي كه به وقوع ميپيوست، آگاه ميشدم. دم ظهر بود، از دانشگاه بيرون آمدم، آفتاب كمسو شعاعهاي طلايي خويش را به همهجا پخش ميكرد. همچنان كه سرعت انقلاب در حال پيشروي بود، من نيز فعاليت خود را در شهر بيرمنگام گسترش ميدادم و جلسات مختلف تشكيل ميداديم. از سوي ديگر شهيد آيت با كمك دوستان تشكل مخفي را در ايران ميگرداند و شهيد نامجو در گسترش شاخه نظامي تشكل مخفي فعال بود. زمان ميگذشت و خبرهاي تاثيرگذاري به گوش ميرسيد. خبر تازهاي كه كل دنيا را تكان داد، خبر ورود حضرت امام به پاريس بود. ورود حضرت امام به پاريس درحقيقت يك نقطه عطفي در حركت تاريخي انقلاب اسلامي ايران است، بهطوري كه با ورود امام به پاريس موج تبليغاتي انقلاب اسلامي در ايران و در جهان يك جهش قابل توجهي كرد. شايد يكي از دلايل عمدهاش هم اين بود كه وقتي امام وارد پاريس شد، درحقيقت به كشوري رفت كه رسانههاي گروهي غرب و دنياي رسانهاي در آنجا فعال بودند. از طرفي مساله شاه و رژيم پهلوي هم با منافع دنياي غرب گره خورده بود؛ بنابراين لحظه لحظههاي حوادثي كه آنجا ميگذشت و حركاتي كه امام از خود نشان ميداد، براي دنياي غرب بسيار بااهميت بود و همين مساله باعث شده بود كه درحقيقت موج تبليغات و رسانههاي گروهي به شدت افزايش پيدا كند و درنهايت بهنفع انقلاب اسلامي بود و حركت انقلاب اسلامي را در داخل تسريع كرد، بهخصوص كه امام در هر مقطعي جملاتي را مطرح ميكردند؛ بهعنوان مثال اين جمله «براي رساندن صداي مظلوم ايران از يك فرودگاه به فرودگاه ديگر خواهم رفت و حرف مردم را به گوش جهانيان خواهم رساند»، در آن روزها واقعا اثر عميقي روي همه ملتها ازجمله ملت ايران و ملتهاي منطقه گذاشت. يك رهبر براي دفاع از حقوق ملت خود چقدر حاضر به فداكاري است، لذا عليرغم اينكه بعضيها خيلي سر و صدا راه انداختند كه بهتر است امام وارد پاريس نشود، زيرا در محاصره قرار ميگيرد و نميگذارند صدايش به گوش مردم ايران برسد، درست برعكس شد و به محض ورود امام به پاريس يكمرتبه يك انفجار اطلاعاتي در رابطه با ايران و انقلاب اسلامي بهوجود آمد.

ناکامی رژیم در ملاقات با امام
«... با قيام انقلابي ملت شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسي و جمهوري اسلامي برقرار ميشود...».