مختار شکریپور:
ترانههانه كوچك غربت
آه كه چه قدر دوست دارم بسوزم
در ميان يادگارهاي خوشبويم
همچون سنگي در ميانهي آتش
* * *
نيمه شبها
در خوابي عميق
ميخواهم مادرم را در آغوش گيرم
يا قمقمهاي آب خنك بنوشم
از چشمههاي وطنم
اما از خواب ميپرم!
* * *
در اين آوارگيها و خانه به دوشيها
تنها تو،
وطن مني
اي شعر