اگر جنبه شكست نداري، بازي را شروع نكن! اين يكي از معروف‌ترين ضرب‌المثل‌هاي فرانسوي‌هاست. حالا بايد اين تابلو را بر سردر باشگاه پرسپوليس نصب كرد تا حميدخان متوجه رفتار اين چهار هفته‌اش بشود!
تيمش مي‌بازد، خوب بازي نمي‌كند، حاشيه دارد، هوادارانش هم تشنه خون خودش و دوست عزيز سرپرستش شده‌اند؛ با اين اوصاف اصرار دارد ابر و باد و مه و... در كار فلك وارد كند و باخت‌هايش را گردن آنها بيندازد اما لحظه‌اي نمي‌پذيرد كت بزرگي را به تن كرده و بايد زودتر از تصوراتش از تنش خارج كند. هر هفته هم كتاب قطور توجيهاتش را باز مي‌كند و در نشست‌هاي مطبوعاتي بعد از بازي مي‌خواندشان.
در اغلب مصاحبه‌هايش هم تا مي‌تواند از خط‌دهي صحبت مي‌كند. خط‌دهي! اصطلاحي كه به تازگي ورد زبان بازنده‌هاي ليگ برتر شده و تا كسي اعتراضي بهشان مي‌كند همين را مي‌گويند: از كجا خط گرفتي؟!
مثلا تجمع ديروز هواداران معترض مقابل باشگاه را هم ليدرهايي خط داده‌اند كه سال‌هاي گذشته با علي دايي دوست بوده‌اند.
استيلي تيم پرسپوليس را در ليگ هفتم بست؛ شانس آورد يا نه را خودش مي‌داند اما تقي به تخته خورد و تيم هم خوب بازي كرد و هم خوب نتيجه گرفت. اين تنها دليلي است كه حميد خان اين روزها در انتهاي ذهنش مرور مي‌كند تا اعتماد به نفس توهمي‌اش را تقويت كند و به خودش بقبولاند كه مربي خوبي است! اما يادش مي‌رود كه يادآوري كند كه در طول آن فصل كسي مثل قطبي تيم را هدايت و قهرمان كرد.
به هر حال آتش همه از نتايجي كه پرسپوليس مي‌گيرد تند است اما استيلي هنوز با چهره مستاصلش كه البته تا جايي كه مي‌تواند پنهانش مي‌كند در نشست‌ها حاضر مي‌شود و همه دنيا را مقصر مي‌داند: اگر هواداران فحش نمي‌دادند... اگر كريمي اخراج نمي‌شد... اگر تماشاگران بازي را ايستاده دنبال نمي‌كردند... اگر نظرسنجي برنامه 90 اين نبود... اگر فلان نفر از جايش تكان نمي‌خورد، اگر فلاش عكاس روزنامه... به چشم من نمي‌خورد و يك ميليون اگر ديگر!
اين طرز فكرش را به بازيكنان نزديكش هم انتقال داده است و آنقدر جدي شده كه با قطعيت مي‌گويند اگر فرصت‌ها به گل تبديل مي‌شد ديگر اين همه حاشيه درست نمي‌شد! حالا جاي سوال است كه اگر فرصت‌هاي باقي تيم‌ها هم به گل تبديل مي‌شد چه؟ مگر باقي تيم‌ها فرصت نداشته‌اند و آيا مگر فوتبال و توانايي افراد به غنيمت شمردن فرصت‌ها نيست؟
كاظميان به‌گونه‌اي حرف مي‌زند كه انگار همين امسال وارد فوتبال شده است. او ديروز خنده‌دار‌ترين اظهارنظر اين فصلش را بيان كرد: با شكست استقلال همه‌چيز درست مي‌شود!
منظورش از شكست دادن استقلال آن هم با وضعيت كنوني پرسپوليس چيست خودش مي‌داند! شايد هم به توصيه بعضي از استقلالي‌هاي قديمي مي‌خواهند از امداد‌هاي غيبي استفاده كنند چرا كه با اين روند هيچ اميدي نيست چه‌بسا كه شايد 6 تاي 52 هم برعكس شود!
پيرواني كه سابقه مربيگري اين تيم را هم دارد مي‌گويد: در پرسپوليس سمتي ندارم اما تركش‌هاي ناكامي اين تيم به من و امثال من برخورد مي‌كند. مشكل پرسپوليس اين است كه هنوز كادر فني به ارنج اصلي اين تيم نرسيده است. شرايط پرسپوليس خوب نيست، تيم خوب بازي نمي‌كند و اين تيم بايد در يارگيري بهتر عمل مي‌كرد. هواداران هم حق دارند. مقصر، آقاي موقت است. ببينيد دايي چطور كنار رفت، به نظر من حميد استيلي هم قرباني آقاي موقت شده است. ايشان اعلام كرد مي‌خواهد از اين تيم برود اما نرفت و ماند و مشكلاتي را براي باشگاه به‌وجود آورد و از همه مهم‌تر به ليدرها بها داد. يادتان نرود چطور سرمربي سابق پرسپوليس را مقابل باشگاه زدند. امروز همان ليدرهايي كه به ما توهين مي‌كردند عليه او شعار مي‌دهند. به نظر من مشكل پرسپوليس با رفتن آقاي موقت حل مي‌شود. ايشان به خيلي‌ها تهمت زده كه يكي از آنها من بودم. ايشان اعلام كرد كه در رستوران خودم به هواداران افطار مي‌دهم تا عليه پرسپوليس شعار بدهند اما ايشان بداند كه رستوران من خانوادگي است و آدم‌هاي بزرگ مي‌آيند و نه ليدرها. من از ايشان مي‌پرسم آيا در بوشهر و آبادان من به هواداران خط مي‌دادم كه شعار بدهند؟ آيا به 80 هزار نفر من خط مي‌دادم كه اين كار را كنند؟ ايشان كاري كردند كه بزرگان پرسپوليس مانند عابدزاده،‌ دايي و پروين صدايشان در بيايد. خدا بيامرزد بابك معصومي را اي كاش پاي درددل او مي‌نشستيد و متوجه مي‌شديد ظاهر و باطن افراد چه فرقي دارد. درددل‌هاي معصومي قبل از رفتن از بين ما درباره اين آقا شنيدني بود.
حالا بايد ديد كه استيلي تا كجا مي‌خواهد دولا دولا ادامه دهد و شترش را حركت بدهد. او بايد بپذيرد كه با شرايط بد به تيم آمد و نبايد آنقدر متوقع هم باشد. اما نكته مهمي كه به نظر مي‌رسد كمك‌هاي پروين آن هم در اين روزهاست! پروين از معدود پيشكسوتاني است كه در اين يك ماه از حميد استيلي حمايت كرده است. البته علي پروين رابطه خوبي با حبيب كاشاني ندارد اما به نحو عجيبي از استيلي و عملكرد او حمايت مي‌كند. جالب اينجاست كه پروين يكي از چهره‌هايي است كه حميد استيلي مي‌توانست او را جانشين محمد مايلي‌كهن به‌عنوان مدير فني تيم كند. در حال حاضر بين استيلي و مايلي‌كهن اختلاف نظر جدي وجود دارد و حتي گفته مي‌شود مايلي‌كهن ممكن است گزينه جانشين سرمربي پرسپوليس درصورت تداوم نتايج بد باشد. اتفاقي كه خيلي هم دور از ذهن نيست گرچه براي پرسپوليسي‌ها استيلي با وجود تمام كاستي‌ها گزينه دلپذيرترين محسوب مي‌شود.
حميد استيلي كه از امروز بايد با تلاش بيشتري تيمش را به سمت جلو هدايت كند، نيم‌نگاهي به حمايت پروين و البته كسب يك نتيجه خوب در بازي آينده دارد تا سايه مايلي كهن را از نيمكت پرسپوليس دور كند. نكته اينجاست كه از شانس حميد استيلي هيچ گزينه جدي و درجه‌اولي بيرون ننشسته تا جاي او را بگيرد.
در ديگر بازي هفته چهارم ليگ كه در آبادان برگزار شد هواداران نفتي شاغلام را مورد عنايت آن هم به شكل برعكس قرار دادند. تا جايي كه حتي اشك او را هم درآوردند!
بعد از بازي و در حالي كه نفت آبادان برنده سه امتياز بود همه تماشاگران از پيرواني خواستند كه تيم را رها كند تا بهترين مربي تاريخ اين باشگاه يعني آلفرود كاسميرو به اين تيم برگردد. شاغلام هم كه از اين واكنش‌ها به شدت ناراحت بود در رختكن گريه كرد و گفت مي‌خواهد استعفا دهد. اين تصميمش آنقدر جدي به نظر مي‌آمد كه بعد از بازي و در خانه خودش هيات‌مديره تا صبح جلسه داشتند. آنها پيرواني را مجاب كردند از تصميمش منصرف شود و در تيم بماند. اما نكته جالب اين است كه حكمت، مديرعامل باشگاه مي‌گويد: عده‌اي از دلال‌ها و كساني كه ديگر در باشگاه پست ندارند به هواداران تيم خط مي‌دهند!
اما واقعيت چيز ديگري است كه آقايان نمي‌خواهند باور كنند و آن فهم تماشاگران است. كاسميرو مربي‌اي بود كه نفت آبادان را به موفقيت رساند و اين طبيعي است كه در شرايطي كه تيم نتيجه نمي‌گيرد هواداران او را تشويق كنند ولي اينكه چرا همه مي‌خواهند نظرات تماشاگران را به خط‌دهي منتهي كنند جاي سوال دارد!
در ديگر بازي اولين روز هفته چهارم شاهين با ملوان بازي داشت كه با تساوي بدون گل به پايان رسيد. وي در پاسخ به سوال خبرنگاري كه پرسيد «نيمكت شاهين ضعيف به نظر مي‌رسد»، گفت: نيمكت شاهين ضعيف نيست بلكه بازيكنان ما به لحاظ اينكه در ابتداي بازي‌ها قرار داريم آماده نيستند.