اكران نشدن دو فيلم اول كارنامه فيلمسازي شما چه تاثيرات و تبعاتي برايتان داشت؟
اين عدم اكران عمومي دو فيلمي كه كارگرداني كردم، برايم تاثيرگذار نبود. كمااينكه فيلم سومم را ساختم. البته فيلم ساختن و ديده شدن فيلم و در كانون نقد و بررسي مردم و منتقدان حين اكران قرار گرفتن نكته مثبت و قابل توجهي است. فيلمهاي يك شب و چند روز بعد در جشنوارههاي متعدد خارجي حضور داشتند و حتي در چند سالن سينما در شهر پاريس و چند كشور ديگر هم اكران شدند. از طرفي علاقه داشتم فيلمهايم در كشورم به نمايش درميآمدند تا متوجه بازتاب نظرات شوم.
آيا به اين مساله اعتقاد داريد كه با توجه به مضمون فيلمهايتان مخاطب اصلي فيلمهاي شما مخاطب ايراني است؟
بله اين مساله را قبول دارم و هر فيلمسازي مهمترين دغدغه و آرزويش اين است كه فيلمش در وطن خودش به نمايش درآيد كه براي دو فيلم اول من متاسفانه چنين شرايطي فراهم نشد.
آيا به نظر شما سوت پايان ويژگي خاصي داشت كه اجازه اكران را به دست آورد؟
نه ويژگي خاصي نداشت. فيلمهاي گذشتهام در دوران معاونت امور سينمايي مختلف ساخته شد كه با سليقه و نوع نگاه آنها همخواني نداشت. خيلي از شرايط بايد به وجود بيايد كه فيلمي بتواند پروانه نمايش بگيرد و اين امر تابع قانون و ضوابط خاص و مشخصي نيست.
به هر حال در هر دوره معاونتهاي امور سينمايي فيلمهاي اجتماعي با چنين شرايطي مواجه بودند، چقدر به اين مساله اعتقاد داريد؟
بله، چنين ويژگياي وجود دارد و بسته به نوع نگاه مديران فيلمهاي اجتماعي ميتوانستند به نمايش عمومي درآيند.
آيا به تم حضور شخصيتهاي فيلمهاي خودتان كه عموما زنان و دختران هستند در جامعه و تاثيراتي كه اين حضور به همراه دارد علاقه داريد؟
بله، اين شخصيتها در مواجهه با اتفاقاتي كه برايشان در جامعه به وجود ميآيد واكنشهايي بروز ميدهند و شايد مخاطب فيلم هم چنين تجربههايي از حضور در جامعه داشته باشد و در اين خصوص آگاهي دارد و ميتواند از اين تجربيات در زندگي شخصي خودش استفاده كند.
در چند سال قبل مستندهاي زيادي درباره پديده شوم زنكشي يا دختركشي ساخته شده چقدر اين آثار برآيند واقعيتهاي موجود در جامعه بودند؟
فيلمهاي مستند جذاب و آگاهيدهنده زيادي در يك دهه اخير در اين حوزه ساخته شد كه آثار متفاوتي بودند و نشان از اهميت موجود براي فيلمسازاني دارد كه براي ساخت فيلم به اين موضوعات ميپردازند.
اينكه زنان براي رسيدن به حق كه يا بهدست آوردن موقعيت خودشان با آگاهي جلوي مردان متجاوزگر ميايستند، چقدر برآيند رشد و آگاهي زنان است؟
اين مساله تحول نيست و نكته جالبي با خودش به همراه ندارد. سطح فكري زنان نسبت به گذشته افزايش پيدا كرده است و نسبت به احقاق مطالبات قانوني و شخصي خود كوتاه نميآيند.
درباره ريتم ساختار فيلم كه در ابتدا ريتمي سريع دارد و در ادامه ريتم آرام و آهسته ميشود، توضيح دهيد؟
در سوت پايان ابتدا در حقيقت دوربين به جاي شخصيت در حركت است و فضاي ابتداي فيلم بايد ريتمي سريع ميداشت و دوربين روي دست، فيلمبرداري آن انجام ميشد و اين شيوه نشان دهنده حركت و انرژي است.
به چه دليل در فيلم سوت پايان به طبقات شخصيت اجتماعي زنان پرداختند، اما در فيلم يك شب فقط يك قشر خاص از زنان را مورد توجه قرار داديد؟
يك شب و سوت پايان را نميشود با يكديگر مقايسه كرد و ربط چنداني با هم ندارند. در سوت پايان قصد نشاندادن رويارويي سحر با سامان و مقايسه خاستگاه زنان جامعه را نداشتم. در سوت پايان قصهاي روايت كردم كه زنان از طبقات مختلف اجتماعي هستند.
چقدر قضيه مليحه باعث سردشدن رابطه ميان سحر و سامان ميشود؟
ماجراي فيلم اين است كه مليحه وارد زندگي سحر و شوهرش ميشود و سحر و سامان بابت اين قضيه واكنشهاي متفاوتي بروز ميدهند. سامان فقط به اين مساله اكتفا ميكند كه سحر برود و درباره زندگي دختر فيلمي بسازد اما سحر معتقد است بايد ريشهاي عمل كرد و به طريقي مشكل مليحه و مادرش را حل كرد.
به چه دليل شغل سحر مستندسازي است و شغل سامان ساخت فيلمهاي تلويزيوني؟
سابقه فيلمسازيم به سينماي مستند برميگردد و ريشه اصلي علاقهام به اين نوع سينماي اجتماعي از اين مساله ريشه گرفته است. فيلمي كه بازتاب واقعي از شرايط اجتماعي آدمهاي جامعه باشد. سحر كارش را در تهران آغاز نكرد كه بخواهد و برود فيلم تجاري و سرگرمكننده بسازد، دغدغهاش اين نوع سينما و فيلمسازي نيست. سحر آدم ايدهآليستي است و به همين خاطر است كه شوهرش تاكيد ميكند او برود و فيلم مستندي براساس زندگي و اتفاقات زندگي مليحه و مادرش بسازد. اما سحر ترجيح ميدهد به صورت عملي مشكل اين مادر و دختر را حل كند.
آيا روحيه كنجكاوانه سحر است كه باعث ميشود او مصرانه تا ته ماجراي اعدام مادر مليحه با آنها همراه باشد؟
بله، اين روحيه باعث ميشود سحر تا فرجام كار با اين مادر و دختر همراه باشد و نگاه انساندوستانه و مهرباني دارد.
آيا پيشينه مستندسازي سحر شخصيت او را كامل ميكند؟
بله، اين شغل شخصيت سحر را هويت ميبخشد و باعث ميشود در زندگي اجتماعي نگاه ريزبينانه و دقيقي داشته باشد.
اين پديده قتل همسر آيا فقط در جوامع سنتي ما به ازا دارد يا اينكه در جوامع مدرن هم وجود دارد؟
اول بايد مشخص كنيم اين مساله به پديده شوهركشي ربطي ندارد. در پديده شوهركشي معمولا زن از شوهرش بدش ميآيد يا نسبت به او حس تنفر دارد اما درباره مادر مليحه اين قضيه وجود ندارد. مادر مليحه وارد خانه ميشود و متوجه عمل سوء ناپدری نسبت به دخترش میشود. در آن لحظه تصميم ديگري به جز قتل شوهرش نميتواند بگيريد. اين مساله باعث ميشود چنين وضعيتي بهوجود بيايد و شوهرش توسط مليحه كشته شود.
سوژه اصلي فيلم را چگونه انتخاب كرديد؟
مستندي درباره اين موضوع كه توسط مهوش شيخالاسلامي ساخته شده بود را ديدم. در اين مستند سازنده به زندگي و علتهايي كه زنان شوهرانشان را كشته بودند، ميپرداخت و يكي از اين شخصيتهاي فيلم موقعيت مشابهي با مادر مليحه داشت و تحت تاثير اين فيلم مستند، فيلمنامه سوت پايان را نوشتم.
براي ساخت فيلم به سراغ الگوهاي فيلمهاي آمريكايي كه زنان در شرف اعدام بهخاطر قتل هستند از قبيل ميخواهم زنده بمانم و... رفتيد؟
نه، اصلا به سراغ اين كار نرفتم زيرا سوت پايان فيلمي راجع به اعدام يا قتل، شوهركشي و قصاص نيست. بلكه موضوعي فراگير را مدنظر داشتم؛ شايد مادر مليحه بهخاطر يك دزدي چنين شرايطي پيدا ميكرد. در سوت پايان ميخواستم اين نكته مهم و اساسي را مطرح كنم كه اگر با مساله اتفاقي برخورد كنيم چه عكسالعملي راجع به اين مساله خواهيم داشت. زني (سحر) كه سينماگر است ناخواسته وارد زندگي مليحه و مادرش ميشود كه اين بخش هم ريشهاش از يك واقعيت زندگي يك زوج فيلمساز بود كه آنها را ميشناختم. سحر و سامان هم ميتوانند فيلمي راجع به زندگي مليحه و مادرش بسازند و هم ميتوانند به آنها كمك كنند. اين مساله به تصميمشان بستگي دارد. در نگاه اگزيستانسياليستي هميشه انسانها را مقابل تصميمگيريشان قرار ميدهند. درست رويهاي كه خانواده مقتول پيش ميگيرد. آنها ميتوانند تصميم بگيرند كه ديه قتل پسرشان را ببخشند يا اينكه حكم قصاص را انجام بدهند يا كاري مثل آمنه كه در اين روزهاي جامعه ما كه قرباني اسيدپاشي شده، انجام داده است. لحظه تصميم برايم مهم است و حرفها و صحبتهاي زيادي درباره قصاص و بخشش مطرح شده است. البته قضاوت درباره تصميمي كه خانواده مقتول ميگيرند كار سختي است و نميشود آدم خودش را جاي آنها قرار دهد. در فيلم سوت پايان خانواده مقتول را با چهره عادي و درستي نشان دادم كه حتي آدمهاي خوبي هم به نظر ميرسند و حرفهاي آدمهايي كه براي گرفتن رضايت ميآيند را با دقت گوش ميدهند. اما بهخاطر مرگ پسرشان حال و روز خوبي ندارند.
به نوعي خانواده مقتول از جنس خانواده مليحه هستند؟
بله، آدمهايي هستند كه در يك كوچه و محله و با يك موقعيت مالي مشابه زندگي ميكنند.

لحظه تصميمگيري آدمها برايم مهم بود
احمد محمداسماعيلي: نيكي كريمي را به لحاظ بازيگري و كارگرداني ميتوان به دو بخش مجزا تفكيك كرد. فيلمهاي كارنامه فيلمسازي نيكي كريمي حاوي نگاه خاص و ويژهاي به شخصيت زنهاست كه در مواجهه با آدمها و محيط جامعه آسيبپذير و شكننده به نظر ميرسند. در سوت پايان نيكي كريمي به روايت زندگي و جايگاه دو قشر از زنان (طبقه پايين و طبقه روشنفكر و تحصيلكرده) ميپردازد كه با مشكلات خاص خودشان مواجه ميشوند.