آن موردي كه در ابتداي اين تقسيم‌بندي مي‌توان به آن اشاره كرد به وابستگي هر كدام از شخصيت‌ها در تشكل و حزب‌هاي مختلف برمي‌گردد. در تعريف دقيق‌تر بايد بگويم هر كدام از شخصيت‌هايي كه در جريان اصولگرايي وجود داشته و در اين جريان تعريف مي‌شوند اگر بخواهيم وزن‌شان را نسبت به يكديگر بسنجيم بايد به تشكل و حزبي كه در آن عضو هستيم بنگريم. نكته ديگر بررسي جايگاه اجتماعي آن حزب در جامعه‌ است كه مي‌تواند ملاك بررسي سنجش وزن افراد در اين جبهه قرار بگيرد.
البته جايگاه اجتماعي احزاب مختلف هم كه در جريان اصولگرايي قرار دارند از طرق مختلف مورد بررسي قرار مي‌گيرد كه مهم‌ترين آن ميزان محبوبيت حزب در بين مردم و جامعه است که از طريق رقابت‌هاي انتخاباتي و راي اكثريت جامعه به آنها اطلاق مي‌شود. درواقع مي‌توان گفت كه شخصيت‌هاي در جريان اصولگرايي داراي وزن بيشتري هستند كه با داشتن اين مشخصه‌ها داراي موقعيت اجتماعي تاثيرگذاري در جامعه بوده و از دايره نفوذ بيشتري برخوردار هستند. ذكر اين نكته هم ضروري است كه تاكنون هيچ مقايسه‌اي بين شخصيت‌هاي جريان اصولگرايي و ميزان وزن آنان در اين جريان سياسي صورت نگرفته ‌است. علت اينكه چرا تاكنون اين وزن‌كشي انجام نشده شايد به دليل عدم نياز به كار بوده ‌است. در هر صورت تاكنون اين موضوع صورت نگرفته و بنايي هم بر اين نبوده ‌است كه وزن شخصيت‌ها در يك طيف سياسي مورد بررسي قرار بگيرد اما اگر بخواهيم شخصيت‌ها را تك‌تك مورد سنجش قرار بدهيم بايد تاكيد كنم كه نمي‌توانم از شخص خاصي نام ببرم.
به‌طور يقين طيف‌هاي مختلفي كه در مجموع اصولگرايي دور يكديگر جمع مي‌شوند تعيين‌كننده وزن كلي اصولگرايان هستند و در كل اگر بخواهيم وزن‌كشي در جريان اصولگرايي انجام دهيم بايد بگويم جامعتين كه با محوريت آقايان مهدوي‌كني و مصباح‌يزدي در حال حركت هست بيشترين وزن را در جريان اصولگرايي دارا هستند و بقيه افرادي كه در اين جريان وجود دارد هيچ تفاوتي بين‌شان وجود ندارد و هم‌وزن يكديگر هستند.
*معاون بين‌الملل موتلفه