گرچه برخي معتقد بودند نماينده‌اي در اين گروه ندارند اما از آنجا كه اتخاذ تصميم در جمعي بزرگ‌تر از اين، دشوار مي‌شد، آيت‌الله مهدوي‌كني از آنها خواست تا نظرات‌شان را به همين جمع منتقل كرده يا به شخص ايشان منعكس كنند، توصيه‌اي كه با موافقت محسن رضايي مواجه شد اما در عوض برخي كه نمايندگاني هم در اين جمع داشتند، خواستار نمايندگان بيشتري شده و به‌جاي دميدن در تنور وحدت، بر طبل مخالفت كوبيدند.
به گزارش خبرآنلاين، تاسيس جبهه‌اي كه قرار بود هم‌عرض جبهه متحد نبوده و ضلعي از آن باشد، نخستين نشانه از اين جدايي‌طلبي بود. جبهه پايداري از سوي حاميان مجلسي دولت و برخي وزراي مستعفي يا كنارگذاشته‌شده از دولت تشكيل شد؛ جبهه‌اي كه تشكيل‌دهندگانش مي‌گفتند بناي كار موازي با جبهه متحد را ندارند و معرفي علي‌اصغر زارعي و كامران باقري‌لنكراني براي عضويت در آن را نيز نشانه حسن نيت خود دانستند. اما با اين حال در جلسات جبهه متحد حضور نيافته، ابهامات و سوالاتي را مطرح كرده و نامه‌اي به آيت‌الله مهدوي‌كني نوشتند كه به گفته ايشان لحنش آمرانه بود.
گرچه تاكنون ديگر اصولگرايان مشي سكوت در مقابل آنها اتخاذ كرده بودند اما زياده‌خواهي‌هاي آنها باعث شد سكوتي كه نشان از رضايت نداشت، به توصيه‌هاي انتقادي و ارشادي به آنها بدل شود. كمااينكه محمدنبي حبيبي دبيركل موتلفه اسلامي با توصيه همه گروه‌هاي اصولگرا به وحدت گفت: اصولگرايان به منظور نيل به وحدت بايد نظرات جامعتين را به صورت صادقانه بپذيرند تا انسجام آنها محكم‌تر از گذشته شود. در اين مسير بايد به نظرات متقن‌ترين محور وحدت يعني آيت‌الله مهدوي‌كني عمل كنند تا انشقاقي در بين اصولگرايان به‌وجود نيايد.

اسدالله بادامچيان قائم‌مقام اين حزب نيز با بيان اينكه جبهه پايداري هم يك مجموعه و ظرفيت در اصولگرايان هستند كه اميد دارم متصل شوند گفت: آنها در ابتداي امر خودشان را خيلي بالا گرفتند و اعلام كردند ما همه حاميان آقاي احمدي‌نژاد را جمع كرديم، ولي حرف اين است كه آقايي مشايي و دوستانش كه آنها را قبول ندارند. ضمن اينكه خود اين دوستان هم مي‌گويند اينها جريان انحرافي هستند. آقاي رحيمي هم اين دوستان را قبول ندارد. ضمن اينكه تيم‌هاي ديگر هم. در اين شرايط اگر اين دوستان با كميته 8+7 همراهي نكنند خودشان آسيب مي‌بينند. محسن يحيوي عضو جامعه اسلامي مهندسين نيز بر اين باور است كه اين مجموعه بايد مقداري در ارزيابي توانمندي‌هايش دقت كند. او به جبهه پايداري توصيه كرد در ارزيابي توانمندي‌اش دقت كند و از اشتباه‌كردن بپرهيزد تا راحت‌تر در جمع تمامي اصولگرايان حركت كند و به خبرآنلاين گفت: تاثير عدم ارزيابي صحيح از جايگاه، بدون حمايت مقام معظم رهبري را به وضوح و عيان پيش از اين ديده‌ايم. اصولگرايي حكم مي‌كند كه سهم‌خواهي نكنيم و بهترين‌ها را در معرض راي مردم قرار دهيم و «بهترين» بودن برايمان مهم باشد نه عضويت‌شان در گروه‌ها و احزاب. تمامي اين توصيه‌ها در حالي مطرح مي‌شود كه برخي اعضاي جبهه پايداري نه‌تنها در راستاي وحدت گام برنمي‌دارند بلكه در قالب اظهارنظر يا سخنراني، به ديگر چهره‌هاي شاخص اصولگرا نسبت‌هايي روا مي‌دارند. در همين راستا دبيركل موتلفه با انتقاد از نمايندگاني كه شأن مجلس را پاس نمي‌دارند، اظهار داشت: وقتي توهين به نمايندگان مجلس به امري عادي تبديل شود، در نتيجه به مسوولان قوا و چهره‌هاي شاخص هم به راحتي توهين مي‌شود. در حالي كه بايد پيش از اين با توهين‌كنندگان برخورد مي‌شد تا درنهايت بستري براي توهين به چهره‌هاي شاخص فراهم نمي‌شد. به گفته وي دلايل زيادي وجود دارد كه برخي از نمايندگان شأن مجلس را ناديده مي‌گيرند.
دستيابي به قدرت و مقام مي‌تواند يكي از اين دلايل باشد. يحيوي هم با اشاره به اينكه اين دست افراد خودشان را محور ولايي بودن مي‌بينند و فكر مي‌كنند كه برداشت‌هاي خودشان از مواضع ايشان صحيح و برداشت‌هاي ديگران خطا است، هشدار داد: اين تك‌محوري‌ها و نگاه خودمحوري به مسائل تاثير عميقي بر وحدت اصولگرايان ندارد. چنين گفتارهايي از سوي عده‌اي افراد محدود كه بايد ديد جايگاه خودشان چقدر است، محلي از اعراب ندارد. هرچند كه ممكن است آنها بگويند كه احساس مسووليت كرده‌اند كه اين مطالب را بيان كنند. نهايتا اينكه اتهام به برخي چهره‌هاي سرشناس مجلس منصفانه و عاقلانه نيست. انتساب اظهاراتي به رهبري معظم انقلاب و بيان مطالبي از سوي ايشان نيز يكي ديگر از تاكتيك‌هاي افراد منتسب به جبهه پايداري است كه با انتقاد ديگر اصولگرايان مواجه شده است. علي مطهري نخستين كسي بود كه هشدار داد نبايد مقام معظم رهبري را منتسب به يك جريان سياسي خاص كرد. حبيبي هم تاكيد كرد كه مقام معظم رهبري در جمهوري اسلامي متعلق به كل انقلاب بوده و هيچ جريان فكري، سياسي و جناحي حق ندارد ایشان را به نفع خود مصادره كند.
يحيوي هم با اينكه معتقد بود اطاعت و پيروي مجموعه اصولگرا از رهبري به‌عنوان يك اصل قانون اساسي و وظيفه ديني براي پايداري انقلاب و اسلام، يك امر پذيرفته شده است، متذكر شد: تصور نمي‌كنم كه مقام معظم رهبري از مجموعه‌اي علني حمايت كنند. اگر چه در قلب‌شان ممكن است احساسات خفيه‌اي داشته باشند كه بر ما پوشيده است؛ اما در ظاهر، در يك رقابت انتخاباتي از كسي حمايت نمي‌كنند. مكنونات قلبي ايشان نسبت به گروه‌هاي سياسي مخفي است. البته ايشان اگر اراده بكنند، ما همه پذيراي نظر ايشان خواهيم بود.