گروهي انبوهتر و راسختر و سرسختتر و جانبازتر به ميدان ميآيند. خواهر سلاح برادر شهيد را برميدارد، زن در پي شوهر تيربارانشده ميرود و پسر، جوانتر و برومندتر و سركشتر، راه پدر را ادامه ميدهد. استبداد سعي داشت به هر وسيلهاي از گسترش انقلاب جلوگيري كند، اما به هر وسيلهاي كه متوسل ميشد، نتيجه معكوسي ميگرفت، انگار اراده حق تعالي در پيروزي حق بر باطل خللناپذير بود. من به اين مساله با دل و جان اعتقاد داشتم كه ظلم و ستم رژيم ستمشاهي از حد گذشته است و به قول عامه مردم كارد به استخوان رسيده بود. از اين وقايع احساس خوبي داشتم، از حركت مردم احساس شادي ميكردم، در آن دوران شادي وجود نداشت و اگر شاديهاي كوچكي وجود داشت، طاغوت اين شاديها را تبديل به مشقت و رنج ميكرد. در 15 خرداد سالگرد حماسه سال 1342، تعطيلي سراسري كشور، نمايانگر مخالفت جدي مردم با رژيم بود و ابتكار تازه، عدم خروج مردم از خانههايشان بود و تجربه نشان ميداد، مبارزه منفي هم ميتواند نتيجهبخش باشد. مبارزه شيوههاي گوناگون دارد، گاهي فرياد موثر است و زماني سكوت و آنچه مسلم است گرايش بايد به سوي وحدت باشد. من جنبههاي مختلف انقلاب كشورم را بررسي ميكردم. يكي از مسائلي كه به آن توجه داشتم، بررسي جنگ جهاني اول و تغيير و تحولات در كشورهايي مثل آمريكا و شوروي بود، وقوع جنگ جهاني اول موجب شد كه برخي از اين مستعمرات آسيايي، آفريقايي و آمريكايي استقلال خود را به دست آوردند، بهعلاوه استعمارزدايي يك نوع جريان متحولي بود كه وسايل لازم را براي دگرگوني سيستمهاي حكومتي ممالك استعمارگر اروپايي فراهم آورد. استقلال و پيشرفت آمريكا و توسعه انقلاب اتحاد جماهير شوروي، هر دو به نوبه خود مشكلات حفظ رژيمهاي سلطنتي را بيشتر كرد. كشورهايي كه سنت رژيمهاي سلطنتي داشتند، به تدريج و يكي پس از ديگري مبدل به حكومتهاي جمهوري شدند، آمريكا و برخي ممالك اروپايي كه آغازكننده سيستم حكومتهاي جمهوري بودند، توانستند فكر اين سيستم حكومتي را به ممالك ديگر ببرند و آن را گسترش بدهند و هرچه در اين كشورها اختناق و فشار بيشتر بود موجبات تشكيل حكومتهاي جمهوري زودتر فراهم ميگرديد. با شكست قواي محور در جنگ دوم، برنامه كشورهاي غربي و شوروي براي توسعه مناطق نفوذ و طي دوراني كه به سالهاي فعلي ميانجامد، در عين اينكه بخش بزرگي از ممالك مستعمره را از زير سلطه دولتهاي بزرگ خارج كرد، در همان حال موجب ايجاد سيستمهاي حكومتي مختلف در اين ممالك شد و در همه اين تحولات آنچه ديده ميشود، هدف از اين همه تغييرات، ايجاد سيستمهاي حكومتي است كه دخالت و شركت مردم و سهمپذيري هرچه بيشتر آنان را در اداره امور كشور مربوط به خود افزايش ميداد و مهمتر از آن، تحقق اين هدف كه موفقيت هر رژيم حكومتي به تلاش آن حكومت براي تحقق خواستهاي منطقي و آگاهانه مردم و روابطي كه بين حكومتكنندگان و حكومتشوندگان وجود دارد، بستگي خواهد داشت. ملتهاي ديگر نيز بارها به سرنوشت ما دچار شده بودند، اما درايت و هوشياري مردم بعضي از اين كشورها كه سالها در زير چكمه استبداد فرسوده و خسته شده بودند، به سلطه و اقتدار خونخواران و دژخيمان خاتمه بخشيد. بسياري از مردم كشورهاي ديگر براي به دست آوردن آزادي كوشيدند كه توجه به مبارزات آنها تا اندازهاي براي ما درس عبرت است و بايستي با استفاده از تجربه آنها هرگونه فرصت را از دشمنان گرفت. غروب بود، از دانشگاه كه بيرون آمدم، در خيابان شروع به قدم زدن كردم. كمي خسته بودم، به پارك كوچكي رسيدم و روي يك نيمكت نشستم. از دور پرواز چند پرنده را بر روي درختان مشاهده ميكردم. پرواز پرندهها بر پهنه آسمان، منظره بسيار دلپذيري را بهوجود آورده بود آنها از درختي به درخت ديگر ميپريدند، سپس به سمت مقصدي نامعلوم پرميكشيدند. همچنان كه در اين فكر بودم، روزنامهاي را كه خريده بودم، باز كردم و مثل هميشه مطالب سياسي و اجتماعي را مرور كردم.

سالگرد 15خرداد
قتلعام در وسيعترين مفهوم خود، آغاز ميشود، نخست در خفا و پشت ميلههاي زندان و در قعر سياهچالها و سپس در مدرسهها و دانشگاهها و سربازخانهها و كارخانهها و كشتزارها و كوهستانها و پس از آن در ملاءعام و در كوچه و خيابان. اما اين مرحله از كشتار گروهي هم، با همه وسعت و سفاكي و با آنكه حتي از زناني كه كودكان خود را در آغوش دارند نميگذرد، كاري از پيش نميبرد.