او تاكنون روزنامههاي وقايع اتفاقيه، دولت عليه ايران، اختر، انجمن تبريز، فرهنگ اصفهان، حبلالمتين، حكمت، ثريا، چهرهنما، پرورش، ادب، مظفري بوشهر، صبح صادق، الحديد، شمس، خلاصهالحوادث، معارف، وطن، ناصري، نداي وطن، شاهنشاهي، ايران نو، اطلاع و... تدوين و گردآوري كرده است. مقالات درباره تاريخ مطبوعات ايران، خاطرات برهانالسلطنه و... منتشر شده است. رحماني در كنار آقاي دكتر ابوالفضل شكوري موفق به تدوين كتاب جديدي با عنوان تاريخ مطبوعات ايران شده است. به همين منظور گفتوگويي با ايشان ترتيب دادهايم و ضمن آن به بررسي كوتاهي از روند انتشار ديگر آثار ايشان نيز پرداخته شده است.
چه زماني وارد كتابخانه ملي شديد؟
در سال 8-1367 بود كه از دانشگاه الزهرا(س) تهران به كتابخانه ملي ايران منتقل شدم. در آن زمان كتابخانه ملي به صورت يك اداره مستقل تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالي اداره ميشد و لايحه ارتقاي آن به سازمان از طرف جناب آقاي دكتر محمد رجبي (رياست وقت كتابخانه ملي ايران) به دولت داده شد و سپس از طرف دولت تقديم مجلس شده بود. اينجانب در مقام مشاور اجرايي دكتر رجبي مشغول خدمت بودم تا اينكه سرانجام اين لايحه در آبانماه سال 1369 به تصويب مجلس رسيد و كتابخانه از اداره كل به سازمان مستقل زيرمجموعه نهاد رياستجمهوري تبديل شد و پس از دومين نشست هيات امنا در آذرماه 1370 براساس ماده واحده موسسه چاپ و نشر كتابخانه ملي مصوب گرديد با صدور حكم اينجانب بهعنوان مشاور سازمان و سرپرست موسسه چاپ و نشر مشغول شدم.
كارهاي انتشاراتي خود را بهويژه در زمينه مطبوعات چگونه و از چه زماني آغاز كرديد؟
مقارن با شروع كار انتشارات، از طرف پژوهشگر كوشا آقاي جمشيد كيانفر طرح احياي روزنامههاي عصر قاجار بالغ بر 50 عنوان نشريه عصر قاجار ارائه شد. براي آغاز اين كار مهم جلساتي منفرد با آقاي رجبي برگزار و نهايتا احياي روزنامه دولت عليه ايران تاييد شد و اين گام به منظور احياي روزنامههاي قديمي با موافقت آقاي رجبي و تلاش آقاي كيانفر در كتابخانه ملي ايران برداشته و متعاقب آن روزنامه دولت عليه ايران به ضميمه روزنامه دولتي در دو مجلد منتشر شد.
جلد اول روزنامه دولت عليه ايران توسط آقاي كيانفر با تهيه مقدمه كافي گردآوري و به چاپ رسيد. با توجه به علاقه و تمايل اينجانب در گردآوري جلد دوم روزنامه دولت عليه ايران با جناب آقاي كيانفر همكاري كردم كه به اتفاق جلد دوم روزنامه دولت عليه ايران را گردآوري و منتشر كرديم.
انتشار اين نشريهها در كتابخانه ملي انجام شد يا موسسههاي ديگري هم درگير كار بودند؟
چون كتابخانه ملي ايران تازه استقلال يافته و از بودجه كمي برخوردار بود بنابراين نيازمند مشاركت ديگر سازمانها بوديم. از اينرو روزنامه وقايعاتفاقيه در چهار مجلد با مقدمه مرحوم دكتر محمداسماعيل رضواني محصول همكاري و حمايت وزارت فرهنگ و ارشاد به همت آقاي كيانفر و همكاري من گردآوري و منتشر شد و روزنامه تربيت با مشاركت وزارت آموزش و پرورش و روزنامه انجمن تبريز با همكاري استانداري تبريز و...
پس از انتصاب آقاي خاتمي بهعنوان رياست كتابخانه ملي اين كار را چگونه پي گرفتيد؟
بعد از استعفاي آقاي دكتر رجبي از سمت رياست كتابخانه ملي ايران و انتصاب حجتالاسلام آقاي سيدمحمد خاتمي بهعنوان رياست كتابخانه ملي ايران، آقاي خاتمي براي جلوگيري از بينظمي در آن شرايط و ايجاد يك محيط آرام به منظور انجام كارهاي فرهنگي دستور تشكيل شوراي احيا را صادر كرد تا با مشورت و اظهارنظر اعضاي شورا و درنهايت تصويب خودشان نسبت به تجديد چاپ نشريات اقدام شود.
اعضاي شوراي احيا چه كساني بودند؟
اعضاي اولين شوراي احيا متشكل بودند از آقايان دكتر عبدالحسين نوائي، دكتر محمداسماعيل رضواني، دكتر جواد شيخالاسلامي، جمشيد كيانفر، سيدفريد قاسمي، محمدحسن رجبي و اينجانب.
چه نشرياتي براي چاپ در اين شورا مطرح و براي چاپ آنها اقدام شد؟
اين نشريات به ترتيب روزنامه ايران، تربيت، انجمن تبريز، دانش دارالفنون و شكوفه بوند. گفتني است اينجانب به مدت دو سال از سال 1375 لغايت 1377 كتابخانه ملي را ترك كردم كه در آن مدت اعضاي شوراي احيا به ترتيب آقاي دكتر نوائي، ناصري، كيانفر، قاسمي، آقاجري و آقاي منعم بودند.
البته در سال 1377 با تاكيد برادر عزيز و فرهنگپرورم آقاي منعم باز به كتابخانه ملي بازگشتم كه در اين دوره گردآوري روزنامه اختر چاپ اسلامبول به اينجانب محول شد.
اختر چاپ شد؟
دوره 23 ساله روزنامه اختر در 9 مجلد گردآوري، تدوين و منتشر شد. اما به دليل اينكه از طرف اعضاي شوراي احيا هيچگونه همكارياي با بنده نميشد ارتباط با شوراي احيا قطع شد.
يعني شوراي احيا منحل شد؟
در اين زمان به پيشنهاد من و تاييد جناب آقاي سيدكاظم موسويبجنوردي (رئيس كتابخانه ملي وقت) شرح وظايف شوراي احيا به شوراي انتشارات محول شد. اعضاي شوراي انتشارات متشكل بود از آقاي دكتر فريبرز خسروي، دكتر كيانوش هفتلنگ، آقاي عبدالله نجفي و من.
اين شوراي جديد چه نشرياتي را منتشر كرد؟
در اين دوره روزنامه حبلالمتين چاپ كلكته كه 39 سال انتشار يافته در 26 مجلد انتشار يافت؛ روزنامه ثريا چاپ مصر و تهران طي هفت سال در سه مجلد، روزنامه حكمت چاپ و مصر در سه مجلد، چهرهنماي (مصر) 6 مجلد، پرورش (مصر) يك مجلد، شمس اسلامبول در دو مجلد، مفتاحالظفر در يك مجلد، حديد در يك مجلد، ادب در دو مجلد، شاهنشاهي در يك مجلد، كمال در يك مجلد و نداي وطن در دو مجلد گردآوري و منتشر شد.
توضيح اينكه انتشار نشريات تا سال 1385 ادامه يافت؛ يادآور ميشوم در سال 1384 مجددا با حكم رياست سازمان اسناد در كتابخانه ملي ايران جناب آقاي علياكبر اشعري شوراي ساماندهي و اطلاعرساني ميراث مطبوعات ايران تشكيل شد.
اعضاي شورا عبارت بودند از آقايان اكبر مشعوف، كورش نوروزمرادي، و سيدفريد قاسمي، خانمها آشوري، طاهره مهاجرزاده، مهشيد عبدلي، نداي رسولي و باز از آقايان اينجانب عنايتالله رحماني. كارنامه اين شورا برگزاري همانديشي سازماندهي و اطلاعرساني ميراث مطبوعات در ارديبهشت 1385 و تصويب انتشار روزنامههاي صبح صادق، اطلاع، فرهنگ اصفهان، ايران نو، شمارههاي اول و نمونه ايران (1335 ه.ق) است.
بايد توضيح بدهيم كه روزنامه صبح صادق در دو مجلد، اطلاع در چهار مجلد، فرهنگ اصفهان در چهار مجلد و ايراننو در سه مجلد انتشار يافتند. همچنين طي تلاش خود موفق شدم شمارههاي اول 318 عنوان نشريه و نيز 186 عنوان از نشريات نمونه را گردآوري كنم كه به غير از شمارههاي اول و نمونه الباقي بازچاپ شد. همچنين در ادامه فعاليت شوراي انتشارات روزنامه ايران به مدت 10 سال نيز گردآوري و در DVD با شماره اول و نمونهها در قالب يك CD با تنظيم صورت مجلس به سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران تحويل شد. اين بود شرح ماجرا و چگونگي گردآوري بازچاپ روزنامههاي قديمي دوره قاجار كه امروز در كتابخانههاي مهم در اختيار دوستداران مطبوعات ايران قرار دارد.
چه زماني بازنشسته شديد؟
زمان بازنشستگي من در تاريخ 1/4/1387 بود.
اكنون مشغول تحقيق روي چه مواردي هستيد؟
تاكنون حدودا 600 عنوان روزنامه عصر قاجار شناساييشده در سطح كشور را با كمك ديگر استادان و پژوهشگران جمعآوري كردهام كه اميدواريم در قالب CD يا DVD در اختيار كتابخانههاي بزرگ كشور قرار گيرد. همچنين فهرست يا راهنماي مطبوعات كشور براساس تولد روزنامهها در دست اقدام است.
گويا كار اصلي شما در حال حاضر راهنماي مطبوعات است. الگويي را كه براي تدوين آن گذاشتهايد مبتني بر كداميك از فهرستهاي نوشتهشده قبلي است؟
اين يك كار پژوهش جمعي و مشترك با ديگران است كه در حال اتمام است و مبناي كار در اين پروژه كتاب ارزشمند مرحوم سيدمحمد صدرهاشمي به نام «تاريخ جرايد و مجلات ايران» است كه نواقص و كاستيهاي آن اصلاح ميشود و موارد تازهيافته بدان افزوده ميشود.
آيا به تنهايي مشغول هستيد يا پژوهشگران ديگري نيز با شما همكاري دارند؟
نه، همچنانكه در پاسخ سوال قبلي گفته شد كار مشترك است. شروع و انجام اصل كار توسط دكتر ابوالفضل شكوري صورت گرفته است. من و فرزندشان نيز در اين پژوهش ايشان را كمك ميكنيم. من بهويژه در بخش يافتن منابع جديد براي اين كار فعاليت بيشتري دارم.
چه تعداد نشريه را در اين فهرست مورد بررسي قرار دادهايد؟
علاوه بر رفع برخي اغلاط و اشتباهات موجود در كتاب مرحوم صدرهاشمي و نيز تكميل اطلاعات كوتاه و ناقص درمورد برخي نشريات، نشريات جديديافته را نيز بدان افزودهايم كه تعداد آنها بيش از 300 عنوان است.
فهرست در چه مرحلهاي از كار قرار دارد؟
در مراحل پاياني قرار دارد.
فكر ميكنيد چه زماني به چاپ خواهد رسيد؟
تا پايان سال 1390 انشاءالله از چاپ خارج خواهد شد.

تدوین تاریخ مطبوعات ایران
فرشاد قربانپور: عنايتالله رحماني متولد ارديبهشتماه سال 1332 از پژوهشگران تاريخ مطبوعات ايران است كه مسووليتهايي همچون مشاور امور اجرايي كتابخانه ملي ايران، رئيس انتشارات كتابخانه ملي ايران، دبير شوراي ساماندهي مطبوعاتي ايران و... را برعهده داشت.