به گزارش خبرنگار ما، شامگاه سيام تير 1387 مرد 35 سالهاي به نام «صفيالله» در يكي از خيابانهاي شهر قدس (قلعهحسنخان) كاردآجين شد و بر اثر پارگي شريانهاي حياتي و خونريزي شديد جان سپرد. سپس پليس و بازپرس كشيك وقت به نقطه مورد نظر رفتند و با پيكر خونين«صفيالله» روبهرو شدند.
تحقيق ميداني نشان ميداد اين مرد در درگيري بر سر خريد و فروش مواد افيوني، قرباني خشم دوستش «محسن» 26 ساله شده بود.
تجسس براي كشف مخفيگاه خلافكار فراري ادامه داشت كه خبر رسيد وي به قبرس گريخته است. با افشاي اين راز، دستگاه قضايي ايران از پليس بينالملل- اينترپل- درخواست همكاري كرد و سرانجام يك سال بعد «محسن» در قبرس رديابي و دستگير شد.
مرد چاقوكش با انتقال به ايران، جنايت را گردن گرفت و اعتراف كرد دوستش را بهخاطر اختلاف حساب در خريد و فروش موادمخدر از پا درآورده بود.
طبق نظريه پزشكي قانوني، آثار پنج ضربه روي پيكر «صفيالله» ديده ميشد كه سه ضربه، نوعا كشنده بود. «محسن» اما ادعا ميكرد در دعوا، فقط يك ضربه به شكم رفيقش زده بود.
به دنبال بازسازي صحنه جرم و صدور كيفرخواست، پرونده به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و شانزدهم آبان پارسال، قاچاقچي خشن پاي ميز محاكمه ايستاد.
در آن نشست كه به رياست قاضي «حسن تردست» و با حضور چهار مستشار تشكيل شد ابتدا نماينده وقت دادستان، كيفرخواست را خواند.
«ذبيحزاده» اظهار داشت: نظر به تقاضاي مادر «صفيالله» براي «محسن» درخواست اشد مجازات دارم.
نوبت دفاع به «محسن» كه رسيد آدمكشي عمدي را انكار كرد: «وقتي با صفيالله درگير شدم با چاقو حمله كرد. من هم براي دفاع از خودم او را هل دادم و نميدانم چطور شد كه چاقو به شكمش خورد.»
وي ادامه داد: «صفيالله» روي زمين افتاده بود كه دستپاچه شدم و از شدت ترس، فرار كردم. البته با دوستانم تماس گرفتم و از آنان خواستم «صفيالله» را به بيمارستان برسانند اما كار از كار گذشته بود.
هيات قضايي پس از شنيدن حرفهاي مجرم و دو شاهد جنايت، با اعلام تنفس وارد شور شد و «محسن» را به اشد مجازات محكوم كرد. راي با وجود اعتراض جاني و وكيل مدافعش، در شعبه 27 ديوان عالي كشور مهر تاييد خورد و نفسش به شماره افتاد. رفيقكش بهزودي پاي چوبه دار ميرود اگر خانواده داغدار از خونخواهي نگذرد.

نفس رفيقكش به شماره افتاد
تدبیر خبر: مردي كه در دعوا بر سر خريد و فروش مواد افيوني، دوستش را در غرب استان تهران كشته و به قبرس گريخته بود در يكقدمي چوبه دار قرار گرفت.