به گزارش خبرنگار ما، ساعت شش بامداد فروردين امسال تلفن كلانتري 142 كن به صدا درآمد و به افسر نگهبان خبر رسيد كارگر 22 سالهاي به نام شمسالله شبانه در محل استراحتگاه كارگران در يك ساختمان نيمهساز قرباني جنايت شده است. همان موقع كشيك وقت دادسراي ناحيه 27 و پليس دايره دهم اداره آگاهي به محل مورد نظر رفتند و رسيدگي به ماجرا را در دستوركارشان قرار دادند. شواهد نشان ميداد شمسالله در اتاقي كه هشت نفر از كارگران داخل آن خواب بودند، بدون هيچ درگيري و مقاومتي با ضربات عميق چاقو کشته شده است.
پليس به بازجويي از كارگران ساختماني پرداخت و دريافت شمسالله با هيچيك از كارگران اختلاف نداشته است. پليس در گام بعدي از تحقيقها و در بررسي از محل جنايت يك قبضه چاقوي شكسته را از داخل لباس يكي از كارگران به نام شكرالله كشف كرد.
شكرالله 20 ساله مدعي بود چاقو متعلق به او نيست تا اينكه آزمايشات كارآگاهان بررسي صحنه تشخيص هويت پليس آگاهي تحقيقها را وارد مرحله تازهاي كرد. آثار خون به جامانده روي تيغه چاقو با گروه خوني قرباني مطابقت داشت. سرانجام شش ماه پس از جنايت شكرالله سكوتش را شكست و به جنايت اعتراف كرد. از مدتي پيش گمان ميكردم شمسالله به من نظر بد دارد. اين فكر مثل خوره به جانم افتاده بود. نيمهشب در حالي كه همه همكارانم در خواب عميقي بودند بالاي سر شمسالله رفتم و ضربههاي چاقو را به قلب او زدم. در آن موقع هيچكدام از همكارانم از خواب بيدار نشدند.
در همين رابطه، سرهنگ آريا حاجيزاده معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي گفت: شكرالله در حالي روانه بازداشتگاه شده است كه تحقيق از وي ادامه داد.
از اصفهان نيز خبر ميرسد پسر 17 سالهاي كه به دنبال درگيري خانوادگي پدرش را كشت، بازداشت شد.
رسيدگي به اين ماجرا از شانزدهم شهريور امسال با مرگ مرد 50 سالهاي در يكي از بيمارستانهاي اصفهان در دستوركار پليس آگاهي اين شهرستان قرار گرفت.
بررسيها نشان ميداد اين مرد بر اثر خونريزي ناشي از ضربات جسم برنده به سينهاش جان سپرده است. جنازه به پزشكي قانوني فرستاده شد و رازگشايي جنايت در دستوركار پليس قرار گرفت. در اين ميان همسر قرباني كه سعي داشت با صحنهسازي مرگ شوهرش را يك حادثه تلخ نشان دهد به ناچار لب به اعتراف گشود: شوهرم قرباني خشم پسر 17 سالهام پيام شده است.
اين زن ادامه داد: شوهرم كارگر ساختماني بود و صبح زود سركار ميرفت و از چندروز پيش با پسرم درگير بود. صبح وقتي شوهرم پيام را صدا زد تا با هم سركار بروند درگيري آنان بالا گرفت. هرچه تلاش كردم به دعوا فيصله دهم نشد تا اينكه شوهرم به شيشه در برخورد كرد و شيشهها شكست. همان موقع پيام با يك تكه شيشه شكسته به پدرش حمله كرد.
با افشاي اين موضوع، رسيدگي به پرونده وارد مرحله تازهاي شد و رديابي پسر فراري در دستوركار پليس قرار گرفت. بررسيها نشان ميداد پيام به مكان نامعلومي گريخته است. پليس در گام بعدي از تحقيقها پاتوقهاي احتمالي پسر نوجوان را بهطور نامحسوس تحتنظر گرفت و او را در يك عمليات ويژه غافلگير و دستگير كرد.
پيام در حالي كشتن پدرش را گردن گرفت كه گفت: بداخلاقي و بدرفتاريهاي پدرم باعث شد از او كينه به دل بگيرم. روز آخر وقتي با بدخلقي بيدارم كرد تا با هم سركار برويم كنترلم را از دست دادم. پدرم به سويم حمله كرد كه به شيشه پنجره برخورد و شيشهها شكست. باور كنيد قصد كشتن پدرم را نداشتم اما در اوج خشم با يك تكه شيشه به جانش افتادم.
پسر نوجوان در حالي با قرار قانوني روانه بازداشتگاه شد كه قرار است به زودي صحنه جنايت را بازسازي كند.

سكوت6ماهه رفيقكش شكسته شد
تدبیر خبر: پسر جوان كه شبانه در محل استراحتگاه كارگران دوستش را قرباني بدبيني خود كرد، شش ماه پس از جنايت لب به اعتراف گشود.