به گفته اغلب كارشناسان مقصر اول و آخرش شخص ماتيچ، سرمربي ايران است و بعد از او مربيان تيم يعني مهران حاتمي و صفاعلي كماليان.
كمكم داشت باورمان ميشد كه ميتوانيم بار ديگر به المپيك برويم و البته بار ديگر بر سكوي نخست آسياييها بايستيم. اما بار ديگر سرمربي ايران كه البته بهخاطر حضورش كلي جنگ داخلي به پا شد، عامل اصلي باخت بوده است... البته نبايد يادمان برود كه ايران هميشه براي بازي با اردن مشكل داشته است. در مسابقات ويليام جونز كه پيش از بازيهاي جام ملتها مهمترين محك مليشان را زده بودند، بازهم نتوانستند به راحتي از سد اين تيم بگذرند. در آخرين ثانيه با پرتابي كه سامان ويسي انجام داد با اختلاف يك امتياز اين تيم را شكست داد. پيش از اين هم در جام ملتهاي آسيا كه در سال 2009 ايران توانست قهرمان شود با اختلاف تنها دو امتياز موفق شد از سد اين تيم بگذرد. پس فكر كردن به اين موضوع كه بسكتباليستهاي ايران دچار غرور شدهاند و نتوانستهاند اين تيم را شكست دهند، فكر نهچندان درستي است.
آنچه بين تمامي نظرات كارشناسان مشترك بود و البته هنوز هم طرفدار دارد بازي ندادن به ارسلاني بود كه جزو تاثيرگذارترين بازيكنان در اين تورنمنت بوده است. ارسلاني كه براي نشستن روي نيمكت تيم ملي هر كاري كرد و البته در كوارتر دوم اين بازي هم جزو مهمترين و امتيازآورترينها بوده است؛ اما اينكه چرا او در بازي نزديك به 10 دقيقه روي نيمكت نشسته سوالي است كه ماتيچ و بعد از آن مربيان تيم ملي بايد پاسخ بدهند.
بعد از بازي تقريبا هيچكدام از آسمانخراشهاي ايراني دوست نداشتن مصاحبهاي كنند اما بعد از بازي دوباره مقابل چين تايپه كه آن هم با برتري 98 بر 66 تمام شد حرفهايي زدند كه خبر از صحت نامناسب بودن ارنج ماتيچ دارد.
صمد نيكخواهبهرامي ميگويد: مربي ايران برابر اردن نتوانست از بازيكنانش به خوبي استفاده كند و به نظر من مقصر اين باخت ماتيچ است. همه از تواناييهاي مليپوشان ايراني خبر دارند و به خوبي آگاه هستند كه قدرت بسكتبال ايران بيش از اين حرفهاست كه برابر اردن شكست بخورد. ايران براي قهرماني و حضور در المپيك لندن به چين آمد، اما متاسفانه حتي در بين چهار تيم نيز قرار نگرفت. به نظر من در همه جاي دنيا مسوول فني يك تيم، سرمربي آن است و حال ماتيچ مقصر فني شكست در برابر اردن است. مليپوشان ميخواستند و ميتوانستند قهرمان شوند. يك مربي است كه در طول مسابقه از بازيكنانش براي رسيدن به پيروزي استفاده ميكند، اما تاكيد ميكنم كه ماتيچ بايد دلايلي براي خودش نيز داشته باشد.
رضا مشحون، مدير تيمهاي ملي كه به دليل بيماري نتوانسته تيم را در اين مسابقات همراهي كند، ميگويد: متاسفانه هماكنون هرچه بگوييم بعضيها در پاسخ خواهند گفت كه در حال توجيه هستيم. سوالي كه من دارم اين است كه دليل بازي نكردن ارسلان كاظمي چه بود؟ فدراسيون بسكتبال ايران براي اجازه اين بازيكن از دانشگاه رايس آمريكا به آب و آتش زد، اما چرا حالا وقتي كه او ميتواند هنرنمايي كند روي نيمكت مينشيند. شايد ارسلان با حضور در ميدان مسابقه ميتوانست كمك زيادي به تيم ملي بكند، اما بايد دوباره تاكيد كنم كه من نميتوانم از ايران قضاوت كنم و فقط عقيدهام اين است كه بيش از اينها بايد از ارسلان استفاده ميكرديم.
زيد بازيكن پير اردن حتي نميتواند راه برود، اما ديديد كه در اين مسابقه با هر حملهاش امتياز ميگرفت. اگر در طول مسابقه عملكردش را زيرنظر ميگرفتيم هميشه خميده بود و نفس نداشت، اما همين بازيكن پير در روزي كه بسكتبال ايران بايد به نيمهنهايي قهرماني آسيا صعود ميكرد تيمش را تا پيروزي برابر مدافع عنوان قهرماني رساند. امير ايلياوي، كارشناس و پيشكسوت بسكتبال ميگويد: «يك مربي بايد در دقايق پاياني و حساس قدرت ريسككردن داشته باشد، اما ماتيچ اينگونه نبود. چرا وقتي صمد نيكخواهبهرامي مصدوم است بايد او را به ميدان بفرستي و ارسلان كاظمي كه همه او را بهعنوان «پادشاه اسلم دانك» در آسيا ميشناسند روي نيمكت بنشيند؟ ارسلان بدون ادعا ميتوانست بهترين باشد. ماتيچ دوباره اثبات كرد كه در شرايط حساس قدرت تصميمگيري ندارد.»
ميرزا آقابيگ، كارشناس بسكتبال ميگويد: شكست مقابل اردن توجيهي ندارد و بايد مسوولان فدراسيون از مردم عذرخواهي كنند. عدم استفاده از بازيكنان در مواقع لزوم، كمتر استفادهكردن از ارسلان كاظمي و عدم دفاع خوب و منسجم اين موقعيت را به اردن داد كه خودش را نشان دهد. چرا وقتي صمد نيكخواهبهرامي با وجود اينكه مصدوم است و خوب بازي ميكند، كمتر در ميدان ظاهر ميشود؟ اردن در هر چهار زمان بازي نمايش خوبي را داشت و ماتيچ، سرمربي تيم ملي ايران هرگز نتوانست تغيير تاكتيكي براي بهترشدن روند بازي ايران در نظر بگيرد. به نظر من اگر از همين حالا هم مربيان ايراني براي تيم ملي انتخاب شوند نتايج بهتري خواهيم گرفت. مربيان داخلي ما مانند ايزدپناه، مهران شاهينطبع و مصطفي هاشمي عملكرد موفقي داشتهاند و بازيكنان تيم ملي فعلي نيز توسط همين مربيان پرورش يافتهاند.
قويترين تيم تاريخ بسكتبال ايران نتوانسته راهي چهار تيم برتر آسيا شود و اين كار توجيهي ندارد. به نظر من مسوولان فدراسيون بسكتبال بايد رسما از مردم ايران و علاقهمندان بسكتبال عذرخواهي كنند.
حاتمي در مصاحبهاي اعلام كرده جو روحي و رواني سنگين بوده است. او گفته اين عادلانه نيست كه تيمي كه در اين رقابتها چهار باخت داشته به فينال راه يابد اما تيم بدون باخت ايران براي پنجمي بجنگد.
اما آنچه بايد گفت سهلانگاري است كه خود حاتمي و كماليان انجام دادهاند. اگر خود آنها هم معتقد هستند تركيب تيم ملي درست نبوده چرا اعتراضي نكردهاند؟ مگر بارها خودشان اعلام نكردهاند ارنج تيم يك كار گروهي است و ماتيچ از آنها كمك ميگيرد؟ چرا آنها كه به گفته اغلب كارشناسان به نيمكت مسلط بودهاند كمك نكردند تا كمي از اين فشار روح و رواني بازيكنان كم شود تا بازيكن با تجربهاي مثل آفاق با چندين و چند پرتاب اشتباه شانس قهرماني را از بين ببرد؟
به هر حال با پيروزي ديروز تيم ملي مقابل چين تايپه، ايران بايد امروز بار ديگر برابر لبنان بازي كند تا براي مقام پنجمياش در آسيا جشن بگيرد. پيش از اين هم ايران موفق شده بود لبنان را شكست دهد.

دستهاي دراز، كوتاه از المپيك
تدبیر خبر: تصورش هم سخت بود چه برسد به باورش! تيم ملي ايران كه به گفته خيليها حتي نامش هم بر تن حريفان لرزه ميانداخت در يك بازي تقريبا پاياپاي از اردن شكست خورد... شكستي كه ديگر هيچ راه برگشتي نداشت و اين يعني خداحافظ المپيك لندن! خداحافظ قهرماني جام ملتهاي آسيا...