چرا از تيم ملي بيرون آمدي؟
راستش را بخواهيد، تيم ملي مدتي مربي انگلستاني داشت كه گويا با فدراسيون مشكل پيدا كرد. مربي كه رفت مدتي را تمرين كرديم اما ادامهدادن با آن وضعيت سخت بود و ديگر نميتوانستيم خودمان تمرين كنيم چراكه وقتي مربي نيست همه در کارهای تیم دخالت ميكنند. ما در مسابقات قهرماني آسيا چهارم شديم و نياز داشتيم كه مربي باتجربهاي به ما كمك كند تا بتوانيم در مسابقات بعدي مدال بگيريم. اما وقتي ميديديم فدراسيون هيچ تلاشي براي گرفتن مربي نميكند و تمام تلاشهايمان در اين چند سال در حال از بين رفتن است ناراحت شديم و پيش آقاي دنيامالي رفتيم و به او گفتيم ما مربي ميخواهيم اما ايشان توجهي نكرد و ما هم تصميم گرفتيم از تيم ملي برويم.
به همين راحتي؟
اگر مربي داشتيم، جريان فرق ميكرد اما اينطوري كه فدراسيون رفتار ميكرد نشان ميداد، قصد ندارد حالاحالاها مربي براي تيم بگيرد. در حقيقت همهچيز يكطرفه شده بود. نه حقوق ميگرفتيم نه برنامه داشتيم. حتي كارگاه بدنسازي هم نداشتيم براي همين من هم ترجيح دادم درس بخوانم و فعلا از اين رشته فاصله بگيرم.
براي خودت راحت بود؟
من خيلي دوست داشتم بمانم و از تواناييهايم استفاده كنم. قهرماني خيلي شيرين است و دوست داشتم بار ديگر اين شيريني را احساس كنم. اما بايد اين فاكتور را هم در نظر داشته باشيم كه براي قهرماني بهجز استعداد، فاكتورهاي ديگري هم دخيل هستند.
اين بيتوجهيها از قبل هم وجود داشت؟
دنيامالي آن زمان كه مربي داشتيم رفتار متفاوتي داشت و رئيس فدراسيون خوبي بود. اما وقتي مربي رفت و ايشان هيچ فكري براي جايگزينكردن آن نداشت، يك معنا دارد و آن اين است كه ما برايش مهم نيستيم. او فقط ميخواهد يك تيم قايقراني داشته باشد اما اينكه چه شرايطي دارند و ميخواهند چهكار كنند ديگر مهم نیست.
خب به نظر تو چرا اين رفتار از سوي رئيس فدراسيون صورت گرفت؟
اگر يك رئيس فدراسيوني ميخواهد موفق شود بايد شرايطي را براي ورزشكارانش محيا كند تا استعدادهایشان مشخص شود. اما وقتي تيم قوي و قدرتمندي مثل ما در فدراسيون حضور داشت و كمترين كاري برايش انجام نشد، یعنی چه؟ من نميدانم فكر و انرژي آقاي دنيامالي كجا صرف ميشد كه ايشان ما را فراموش كرده بودند.
فكر ميكني دنيامالي با تو خصومت شخصي داشته؟
من مشكلي با آقاي دنيامالي ندارم اما ايشان رفته عليه من مصاحبه كرده است. گفتهاند در اردوها انضباط ندارم و براي همين است كه من را از تيم ملي خط زدهاند.
اما ميخواهم بدانم مگر من حرف نامربوطي زدهام؟ اينكه من سكوت كردهام دليلش اين نيست كه ايشان كار درستي انجام دادهاند. اگر من در تيم ملي نيستم دليلش اين نيست كه در اردو بيانضباطي كردهام و خط خوردهام. چهطور ميشود كسي كه در اردو بيانضباطي ميكند و تمريناتش را به درستي انجام نميدهد، ركورد 8:16 المپيك را ثبت ميكند؟
اين تيم ملي كه اين روزها در اردو بهسر میبرد همگي چهرههاي جديد هستند و نميتوانند با صلابتي كه ما داشتيم ركورد بزنند. زماني من از تيم بيرون آمدم، همه بچهها هم از تيم به نشانه اعتراض بيرون آمدند. تنها خواستهاي كه داشتيم، مربي بود و اينكه فدراسيون كمي به ما توجه كند. وقتي بخواهيم براي كاري تمركز كنيم ديگر نبايد مسائل حاشيهاي وجود داشته باشد اما حواشي اين تيم خيلي زياد بود. من دوست دارم براي كشورم روي سكو بروم اما وقتي فدراسيون مانع اين موفقيت ميشود كه ديگر من كاري نميتوانم انجام بدهم.
اين تيم ملي جديد كه مربي هم دارد نتوانسته ركورد بزند؟ از آنجايي كه آقاي دنيامالي استعدادياب خوبي هم هستند قطعا توانسته ورزشكاران خوبي را هم بياورد كه هنوز كه هنوز است ركورد تازهاي ثبت نكردهاند.
دل پري داري، نه؟
مگر در ايران چند قهرمان دختر وجود دارد؟ چرا براي ما ارزش قائل نشدند؟ اگر ارزش داشتيم اجازه نميدادند كه ما برويم. من كه يكشبه به اينجا نرسيدهام، براي قهرمانشدنم تلاش كردم. اين خاصيت جهان سوم است. من از زندگيام براي يك رشته ورزشي ميگذرم و براي كسب مدال شبانهروز تلاش ميكنم اما رئيس فدراسيون به راحتي ما را نديده ميگيرد. هيات به من اجازه داده بود كه بعد از بيرون آمدنم از فدراسيون در درياچهشان تمرين كنم اما ايشان به هيات آمد و جلوي همه به من گفت حق نداري دست به پارو بزني!
الان مشغول چه كاري هستي؟
دانشجوي دانشگاه تهران هستم. از طريق قهرماني جهانيام سهميه دانشگاه گرفتهام. به نظرم جو دانشگاه خيلي خوب است. حداقلاش اين است كه مديريت قويتري نسبت به فدراسيون دارد و اصوليتر عمل ميكند.
در دانشگاه ورزش هم ميكني؟
در اين مدتي كه در دانشگاه بودم سه يا چهار مدال در رشتههاي دووميداني و بسكتبال گرفتم. در دانشگاه هم پرچمدار بودم!
تحصيلات چه تاثيري در زندگي ورزشيات داشته؟
من درسي را ميخوانم كه به ورزشكردنم خيلي نزديك است. در رشته تربيتبدني همه ريزهكاريهايي كه در آناتومي انسان وجود دارد را ميشناسم و خيلي بهتر متوجه مسائل ميشوم. ميفهمم كه بعد از مصدومشدنم بايد چه كارهايي انجام بدهم. اين علم اعتماد به نفس را هم بالا ميبرد. ورزش فكر ميخواهد و اما تحصيلات كمك بيشتري به فكركردن هم ميكند.
اگر ورزشكاري تحصيل كرده باشد ميتواند از طريق اين تحصيلات در رأس كارها قرار بگيرد. قرارگرفتن در رأس يك فدراسيون براي كسي كه براي رسيدن به ورزش تلاش كرده معنا و مفهوم ديگري دارد. آنوقت است كه اين مدير حرف ورزشكار را ميفهمد. اما متاسفانه امروز كارها به دست كساني است كه كمترين تجربهاي از ورزشکردن ندارند.

هما حسيني: حق ندارم دست بهپارو بزنم
نگار خسروی: روزگار غريبي است در ورزش مملكت! ورزشكاري كه در المپيك پكن پرچمدار كاروان ايران بوده است اين روزها اجازه ورزشكردن كه هيچ اجازه ورود به ورزشگاهها را هم ندارد. هما حسيني تابستان را در خانه در كرمانشاه گذراند و حالا با بازگشايي دانشگاهها به تهران آمده و سر كلاسهايش حاضر ميشود، هيچ خبري هم از قايقراني ندارد. اصلا حاضر نبود مصاحبه كند. فكر ميكرد فراموش شده است و با اصرار ما حاضر شد چندكلمهاي حرف بزند اما ميترسيد برايش بيش از اين مشكل درست شود. گويا فدراسيون دستزدن به پارو را هم براي او ممنوع كرده و حالا هما حسيني اميدوار است شرايطي ايجاد شود كه دوباره بتواند ورزش قهرماني را ازسر بگيرد.