وقتي حزب حاكم روسيه كانديدايي را براي انتخابات رياستجمهوري معرفي ميكند بهطور معمول اين كانديدا برنده انتخابات خواهد شد، بنابراين از همين حالا ميتوان گفت كه پوتين بار ديگر بر صندلي رياستجمهوري روسيه خواهد نشست.
اما سوال اينجاست كه رياستجمهوري پوتين چه تاثيري بر روابط ايران و روسيه خواهد داشت.
1- واقعيت اين است كه دستگاه سياست خارجي روسيه دستگاهي نيست كه با رفتن و آمدن يك رئيسجمهور تغييراتي اساسي در آن صورت پذيرد. اگرچه روسيه امروزي ديگر آن اتحاد جماهير شوروي پيشين نيست اما هنوز روشهاي روسيه در سياست خارجي تا حدودي بر همان مباني سياست خارجي شوروي اداره ميشود. بنابراين اين دستگاه از سياستهاي اصولي و راهبردي ثابتي پيروي ميكند. البته اين به آن معنا نيست كه روسها در سياست خارجيشان انعطاف ندارند.
2- ديپلماتهاي روسي از باهوشترين ديپلماتها در عرصه سياست بينالملل هستند و اين توان را دارند تا در عرصههاي گوناگون اهداف روسيه در صحنه بينالمللي را دنبال كنند. بنابراين نميتوان به سادگي پيشبيني كرد كه روسها در دوره رياستجمهوري پوتين چه سياستي را در قبال ايران درپيش خواهند گرفت. چه اينكه روابط ايران و روسيه همواره پارامتري بوده است كه از روابط روسيه با ديگر كشورها ازجمله آمريكا و اتحاديه اروپا تاثير ميپذيرد. روسها طي ساليان اخير، چه در دوره رياستجمهوري پوتين و چه در دوره رياستجمهوري ديميتري مدودف، نگاهي منفعتگرايانه به روابطشان با ايران داشتهاند. به اين معنا كه همواره سعي كردهاند با نزديك شدن به ايران از اين رابطه بهعنوان اهرم فشاري عليه آمريكا استفاده كنند و هر زمان كه شرايط ايجاب كرد از آمريكا امتياز بگيرند و از سوي ديگر تلاش كردهاند با اعمال فشار بر ايران، هر زمان كه فشار غرب بر آنها زياد شد، از شدت اين فشار بكاهند. اين سياست دقيقا همان چيزي بوده كه ما حداقل در 10 سال اخير شاهد آن بودهايم.
3- روسيه اين روزها شرايط گذار را تجربه ميكند. از سويي اقتصاد اين كشور به دستور ولاديمير پوتين در مسير اقتصاد خصوصي و ليبرالي قرار گرفته است و روسها براي مدرن كردن زيرساختهاي اقتصادي خود به كمكهاي اتحاديه اروپا نياز مبرم دارند. از سوي ديگر در عرصه سياست بينالملل رقابت سرسختانهاي با ايالات متحده آمريكا را تجربه ميكنند. در مورد نخست روسها با توجه به نيازشان به اروپا، مجبور خواهند شد در برخي حوزهها با انعطاف بيشتري با اروپا رفتار كنند بنابراين اين سياست ميتواند در كيفيت و چگونگي روابطشان با ايران نيز تاثيرگذار باشد. و اما در مورد دوم و رقابتشان با آمريكا، مطمئنا روسها تلاش خواهند كرد از ايران بهعنوان اهرمي بازدارنده در برابر آمريكا استفاده كنند. چه اينكه ايران بهعنوان يك كشور تاثيرگذار در خاورميانه كه نفوذ زيادي در لبنان، سوريه، عراق و حتي افغانستان دارد، ميتواند منافع آمريكا را به خطر بيندازد.
4- نزديك شدن روسها به ايران در چند ماه گذشته در قالب راهاندازي نيروگاه بوشهر و مطرح كردن طرح «گام به گام» اگرچه دستاوردي در روابط ايران و روسيه محسوب ميشود اما ميتواند تبعاتي را نيز به دنبال داشته باشد. اين تبعات البته در صورتي به دنبال خواهند آمد كه ايران سياستي حسابگرانه در قبال روسيه اتخاذ نكند. مسلما روسها براي رضاي خدا طرح گام به گام را مطرح نكردهاند و منافعي را در اين طرح جستوجو ميكنند. روسها ميخواهند به جامعه بينالملل و خصوصا آمريكا بگويند كه تنها ما هستيم كه ميتوانيم پرونده هستهاي ايران را به سرانجام برسانيم و كشوري كه در چنين جايگاهي قرار دارد سزاوار دريافت امتيازات بيشتري است. از اين منظر ايران بايد مراقب باشد كه بازهم وجهالمصالحه معاملات روسيه با غرب قرار نگيرد.
درنهايت اما بعيد به نظر ميرسد كه روسيه با روي كار آمدن پوتين تغييري جدي در سياستهايش در قبال ايران صورت دهد. اين امكان البته وجود دارد كه روسيه با توجه به گذارش به سوي اقتصاد ليبراليستي تاحدودي تغييراتي جزئي در سياستهايش در صحنه بينالملل صورت دهد اما مسلما اين تغييرات اساسي نخواهند بود. اينكه تصور شود با روي كار آمدن پوتين روابط ايران و روسيه وارد فاز جديدي از همكاريها خواهد شد، تصوري خام است. اساس سياست خارجي روسيه در رابطه با ديگر كشورها بر پايه منافع مشترك استوار است نه دوستي مشترك.

چيزي عوض نخواهد شد
محمد منتظري: ولاديمير پوتين، نخستوزير روسيه دو روز پيش از سوي حزب حاكم در روسيه بهعنوان كانديداي انتخابات رياستجمهوري آينده روسيه معرفي شد. چندي پيش از اين نيز ديميتري مدودف از همقطاران پوتين اعلام كرده بود كه او به پوتين در مسير پيروزي دوباره در انتخابات رياستجمهوري روسيه كمك خواهد كرد.