اين خبر در پي خبري بود كه چند وقت پيش منتشر كرده بودند كه شاه خيال دارد زندان‌هاي سياسي را به آتش بكشد. مدتي از پخش اين خبر نگذشته بود كه اجسادي را به بهشت‌زهرا براي شست‌وشو و دفن مي‌بردند كه اكثر آنها سوخته بودند. محل بهشت‌زهرا مركز تبادل افكار و بازار نوارها و اعلاميه‌هاي امام و ديگر روحانيون است. نوارهاي كاست از سخنراني‌هاي امام خميني را با قيمت نازلي در اختيار مردم مي‌گذارند و جاي تعجب است كه اين نوارها و اعلاميه‌ها تاريخ پخش‌شان از روزي كه پر شده‌اند يا نوشته شده‌اند دو يا سه روز بيشتر تجاوز نمي‌كنند.
انواع كتاب‌هايي كه از نظر دولت پخش‌شان ممنوع است به فروش مي‌رسد و از همه مهم‌تر فرياد «مرگ بر شاه» بازار خوبي دارد. آمريكايي‌ها اكنون در ايران ايمن نيستند. در آبادان يك نفر از روساي عالي‌رتبه شركت نفت را كه مردي آمريكايي است به قتل مي‌رسانند و يك ايراني را نيز كه حامي منافع آمريكاست به جزاي عملش مي‌رسانند. در تهران عده‌اي به سفارت آمريكا حمله كرده و شيشه‌هاي آن را مي‌شكنند و چند ماشين را به آتش مي‌كشند و آنطور كه مردم مشاهده كرده‌اند از داخل سفارت، به طرف مردم تيراندازي شده است و دو سرباز در اين درگيري كشته شده‌اند. تهران دوباره رنگ جنگ به خود مي‌گيرد. سربازان كوچه‌ها و خيابان‌ها را زير نظر گرفته و صداي شليك گلوله يك لحظه قطع نمي‌شود، بچه‌ها لاستيك‌ها را در وسط خيابان به آتش مي‌كشند، شهر قم يكپارچه آتش است. هر يك نفر را كه مي‌كشند با تازه نفس ديگري روبه‌رو مي‌شوند. سربازها، قم را آنچنان محاصره كرده‌اند كه هيچ‌كس جرات بيرون آمدن را نداشته باشد. راه آذوقه را به آنها بسته‌اند. تهيه نان و مايحتاج برايشان مشكل است. مردها را مي‌كشند و كودكان را مورد آزار و اذيت خود قرار مي‌دهند. در اصفهان و نجف‌آباد و ساير شهرها جنايات شاه گسترده و ظلم او دمار از مردم درآورده است. امام خميني از زير درخت سيب در پاريس فرياد مي‌زند: مردم نهراسيد كه نمي‌هراسيد به مقاومت و اعتصاب خود ادامه دهيد. چاره‌اي نيست با مردي خونخوار و ياغي و كثيف كه از طرف كارتر حمايت مي‌شود روبه‌رو هستيم. مردم سخن امام را به جان مي‌خرند و به راستي بهاي فرمان خميني خون‌هايي است كه هر روز براي آن پرداخت مي‌شود. شعار «تنها ره رهايي جنگ مسلحانه است» بر در و ديوار نقش بسته و تنها راه را پيش پاي مردم مي‌گذارد. شنيده مي‌شود كه مردم به اسلحه مجهز هستند. حتي در كوچه و بازار مي‌گويند كه اسلحه خريد و فروش مي‌شود. دولت اگر خود هم سازنده اين شايعات باشد، معلوم است كه وحشت زيادي كرده است. ترور ساواكي‌ها و جلادان خونخوار دامنه گسترده‌اي در تمام نقاط ايران پيدا كرده است. اين شايعات حقيقي است؛ چون مردم ديگر به تنگ آمده‌اند و فقط راضي به كشته شدن نيستند. بسياري از جوان‌ها در تظاهرات خود مجهز به حداقل سلاح هستند. فرار سربازان از سربازخانه‌ها همچنان ادامه دارد و اين خود نشانه آن است كه بايد در ميان مردم عده‌اي باشند كه مسلح هستند. زيرا به گفته خود نظاميان در اعلاميه‌هاي ضد و نقيض مكرر پخش كرده‌اند كه سربازان فراري با اسلحه فرار مي‌كنند.
فرار سربازها از سربازخانه
ولي خبرهايي كه نزديك به حقيقت هستند دهان‌به‌دهان مي‌گردند و تمام شهر ايران و همه دنيا را پرمي‌كنند تا آنجا كه دولت مجبور به افشاي آن مي‌شود. يكي از اين خبرها اين بود كه اخيرا دولت به دستور شاه پتوهايي وارد ايران كرده كه آغشته به مواد راديواكتيو است و اين پتوها را براي زندانيان سياسي در نظر گرفته‌اند، اين مواد مرگ‌آور موجب مرگي تدريجي توام با دردهاي بسياري در ناحيه‌اي از مغز انسان شده كه موجب مرگ مي‌گردد.