به گزارش اختصاصی خبرنگار ما، نیمهشب یکم آذر پارسال، یک زن جوان شیرازی به نام «فرزانه- ف» در خانهاش کشته شد و دو فرزند شش ساله و 9 ماهه وی به نامهای «آریا» و «آرسه» نیز بهشدت زخمی شدند. سپس بازپرس کشیک دادسرای امور جنایی شیراز به همراه پلیس آگاهی به ساختمان مورد نظر در خیابان «ستارخان» رفت و با پیکر خونین «فرزانه» و بدن نیمهجان فرزندانش روبهرو شد. شواهد نشان میداد این زن با ضربههای تبر از پا درآمده و مچ دستش قطع شده بود.
در آن بین بدنهای نیمهجان دو فرزند «فرزانه» به نزدیکترین بیمارستان فرستاده شد و رازگشایی جنایت شبانه در دستور کار پلیس آگاهی شیراز قرار گرفت.
تحقیق میدانی نشان میداد مردی جوان که از بستگان زن نگونبخت بود به راحتی وارد خانه وی شده و دست به جنایت تکاندهنده زده بود.
با افشای این موضوع «کوروش- الف» که شوهرخواهر «فرزانه» بود و با باجناقش، اختلاف کهنه داشت تحت تعقیب قرار گرفت و فقط چهار ساعت بعد در «مرودشت» استان فارس بازداشت شد. «کوروش» اما در بازجوییها ادعای بیگناهی کرد و مهر سکوت بر لب زد.
پرونده در شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی شیراز تحت رسیدگی بود که «کوروش» با دیدن مدرکهای دادگاهپسند، به ناچار لب به بیان حقیقت گشود.
وی گفت: در شرکت باجناقم کار میکردم اما چون حقوقم کم بود به ناچار دست به دزدی زدم. وقتی باجناقم ماجرا را فهمید مرا از شرکت خود اخراج کرد و روزگارم سیاه شد. به سختی زندگیام را میگذراندم و به هر دری میزدم تا کار تازهای پیدا کنم اما نمیشد.
«کوروش» که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: به باجناقم حسادت میکردم. او به راحتی زندگی میکرد و من همیشه شرمنده زن و بچهام بودم. من عقدهای شده بودم و به همین خاطر نقشه قتل را کشیدم.
مجرم جوان اضافه کرد: مدتی پیش قرار بود برای باجناقم برنج بخرم. بنابراین یک کیلو برنج خریدم و آن شب به خانه باجناقم رفتم. میدانستم باجناقم در خانهاش نیست. به خواهرزنم گفتم برنج را برای نمونه آوردهام و اگر مورد پسند است چند کیسه بیاورم. آن موقع، خواهرزنم به درسهای فرزندش رسیدگی میکرد که در فرصت مناسب، تبر را از زیر لباسم بیرون کشیدم و چند ضربه به سر او زدم. فرزندان باجناقم با دیدن این صحنه وحشت کردند و به گریه افتادند. خودم هم ترسیده بودم که با تبر به جان دو کودک افتادم. خیال میکردم همگی مردهاند. من دست خواهرزنم را قطع کردم، النگوهایش را دزدیدم و گریختم. طلاها را در «زرقان» زیر خاک دفن کردم و به سرعت به خانهام در «مرودشت» برگشتم اما ناباورانه، خیلی زود دستگیر و رسوا شدم.
به دنبال اعترافهای تکاندهنده مرد خشن در شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی شیراز، پدر و مادر قربانی درخواست اشد مجازات کردند. بدینترتیب با توجه به عمق جنایت، کیفرخواست در کوتاهترین زمان ممکن صادر و به شعبه دوم دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد. نهم بهمن 1389 «کوروش» در شرایطی در وقت فوقالعاده (خارج از نوبت) پای میز عدالت ایستاد که دو فرزند مادر نگونبخت با تلاش پزشکان به زندگی برگشته بودند.
در ابتدای آن نشست، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند: «نظر به تقاضای اولیای دم و اعترافهای صریح مرد جنایتکار برایش اشد مجازات میخواهم.»
نوبت دفاع به «کوروش» که رسید بار دیگر جنایت را گردن گرفت: «از سه ماه پیش شیشه مصرف میکردم و دچار توهم شده بودم.»
وی با چشمان گریان به دست و پای خانواده داغدار افتاد و تقاضای بخشش کرد: «عاجزانه میخواهم به من رحم کنید و از خونخواهی بگذرید.»
شاکیان خصوصی اما گفتند به هیچ قیمتی رضایت نمیدهند و حاضرند میلیونها تومان خرج کنند تا داماد جنایتکارشان هرچه زودتر به دار آویخته شود.
در پایان آن نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس، وارد شور شد و از حکم مرگ و قصاص دست جانی، صرفنظر کرد. حکم اشد مجازات مرد بیرحم در حالی روی میز قضات دیوان عالی کشور قرار گرفت که خانواده داغدار از قصاص دست جانی، صرفنظر کرده بود. با تایید حکم در دیوان عالی کشور، ضرباهنگ مرگ «کوروش» به صدا درآمد و دیروز پدر «فرزانه» داماد جنایتکار خود را به دار آویخت.

قاتل خواهرزن اعدام شد
تدبیر خبر: مرد خشنی که به جرم کشتن خواهرزنش در جنوب کشور به مرگ محکوم شده بود دیروز در شیراز به دار مجازات آویخته و پرونده زندگی سیاهش برای همیشه بسته شد.