همه دولتها در شروع به کار خود شعارهایی را مطرح میکنند، تحلیلتان از سرانجام وعدههای دولت فعلی چیست؟
اینکه احمدینژاد با چه وعدههایی در سال 84 توانست نظر مثبت و در نتیجه رای مردم را به سوی خود جلب کند، بر همگان مشخص است و همچنین اینکه آیا او و دولتمردانش توانستهاند آنطور که باید در راستای قولهای دادهشده به موفقیت برسند یا نه هم، نکتهای نیست که مردم از آن آگاه نباشند. با توجه به شرایط معیشتی مردم و آماری از تعداد بیکاران و همچنین تورم به راحتی میتوان تصور کرد که آیا دولت اصولگرای احمدینژاد را باید دولتی کارآمد در راستای آرامش عمومی دانست یا دولتی که طبق انتظارات عمل نکرده است. بنده اعتقاد به این دارم که خیلی از کارهایی که قرار بود انجام شود، انجام نشده یا نیمهتمام مانده است تا اینطور بگوییم که دولت بیشتر وعده داده است و در «عمل» توجهی که لازم به نظر میرسد، نشان نداده است.
البته دولت و حامیان دولت این مساله را عنوان میکنند که دولتهای پیشین هم با وعدههای عملینشده به کار خود پایان دادند.
یکی از رفتارهای غیرمنطقی این است که به طور دائم دولتهای گذشته را نقد میکنند و البته نقدهایشان غیرکارشناسی و براساس تحلیلهای نادرست است. در حالی که اذهان عمومی بهترین قضاوت را دارند، این ترفند نمیتواند کارایی چندانی داشته باشد. هدف از این تحرک نهچندان صحیح این است که اذهان عمومی به جای پرداختن به مشکلات فعلی، درگیر مسائل غیرواقعی شود تا بلکه کمتر با سوال و «چرا»های مردم روبهرو شوند.
البته نمیتوان دولتهای سازندگی و اصلاحات را هم مبرا از خطا و تصمیمگیری نادرست دانست.
اصلا چنین منظوری نداشتم، چون اصولا همیشه بستر اشتباه برای مسوولیتهای بزرگ و برنامههای مهم فراهم است. اما نباید این مساله نادیده گرفته شود که دولتهای پنجم تا هشتم کارهای بزرگی را در کارنامهشان ثبت کردهاند که به طور مثال میتوان به طرح بزرگ و مهمی چون منطقه عسلویه یا راهاندازی کارخانههای سیمان اشاره کرد.
البته دولتیهای فعلی هم معتقدند که در رسیدگی به مناطق محروم و قشر حاشیهنشین تحرک زیادی داشتهاند.
در حالی دولت ادعای طلایهداری به رسیدگی مناطق محروم و روستاها را دارد که جادههای خاکی روستایی در سالهای قبل آسفالت شده و پیش از سال 84 بود که همه روستاهای بالای 20 خانوار از نعمت برق برخوردار شدند. البته این را هم نمیتوان فراموش کرد که دولت فعلی هم توجهاتی به منطقههای مستضعفنشین داشته است.
اصل 44 و اجراییکردن اصولی این طرح هم یکی از وعدههای دولت فعلی بود. تحلیلتان از وضعیتی که این بحث مهم در این چند سال اخیر داشته، چیست؟
اصل 44 یکی از تاکیدهای قانون اساسی است که نیازهای جامعه حکم به این میدهد که تحت هیچ شرایطی نباید با بیتوجهی مواجه شود تا بتوانیم وضعیت اقتصادی مطلوبتری در سالهای آتی تجربه کنیم. با وجود این تاکید قانونی، آنچه در این شش سال اتفاق افتاده نشانگر این است که دولتهای نهم و دهم آنطور که باید به این مساله توجه نکردهاند. البته اتفاقات افتاده نشان میدهد دولتیها در ظاهر واگذاریهایی را انجام دادهاند که اگر با تیزبینی به واگذاریهای انجامشده نگاه شود، مشاهده میشود جابهجاییهای صورتگرفته جابهجاییهایی دروندولتی بوده، بهعنوان مثال بخشی از دولت به بخش دیگر آن واگذار شده است که بهراحتی میتوان به این نتیجه رسید که با آنچه در اصل 44 قانون اساسی پیشبینیشده در تناقض است.
سهام عدالت را میتوان نمونهای موفق از تلاش در راستای خصوصیسازی دانست؟
از همان اول هم معلوم بود که تخصیص دادن سهامی به نام سهام عدالت نمیتواند باری را از دوش مردمی بردارد که مشکلات متعدد و البته انکارناشدنی به زندگی روزمرهشان تحمیل شده است. فرض اینکه با پرداخت مبالغی ناچیز یا سهامی که قابل توجه نیست، بتوان اوضاع معیشتی مردم را سر و سامان داد، فرض محال است و خب! جدی گرفتن فرضهای محال مشخصا ناکارآمدی و در نتیجه بیشترشدن مشکلات را موجب میشود. این روشی که در این چند سال انجام گرفته تحت هیچ شرایطی کارشناسی نیست و مطمئنا نمیتواند کارایی لازم را داشته باشد.
این گفتهتان در حالی است که دولتیها «افزایش قدرت خرید» مردم را نشانهای از تاثیرگذاری هدفمندی یارانهها عنوان میکنند.
اینگونه اظهارات غیرکارشناسی جای تامل دارد و البته مشخص میکند که از شرایط اقتصادی مردم و مشکلاتی که با آنها درگیر هستند، تصویر روشنی ندارند. این ادعا در حالی مطرح میشود که هنوز هم در خیلی از شهرهای دورافتاده مردمانی هستند که قدرت خرید لباس و حتی اغذیه را ندارند. اما دولت با سفرهای استانی به سرتاسر کشور میرود و طبیعی است که با مشکلات آشناست. سفرهای استانی اگر با برنامه باشد میتواند مشکلات را کم کند اما در همین قزوین که حوزه انتخابیه بنده است، هیچ طرحی نمیتوان دید که در سفر استانی دولت تصویب شده و به مرحله بهرهبرداری کامل رسیده باشد.

دولت به وعدههایش عمل نکرد
سعید شمس: با اجراییشدن هدفمندی یارانهها شرایط جدیدی برای اقتصاد خانوادهها رقم خورد، به طوری که گروهی این طرح را مفید دانسته و دستهای دیگر معتقدند کاستیها بیشتر از قبل به چشم میآیند. قدرتالله علیخانی عضو فراکسیون اقلیت مجلس هشتم معتقد است که تصمیمگیریهای این چند سال اخیر به نفع مردم نبوده است.