این نخستین پیام تلفنی بود که ربایندگان دانشآموز تهرانی 24 ساعت پس از اجرای نقشه شوم خود به پدرش دادند و ماجرایی به شیوه فیلمهای جنایی را کلید زدند.
به گزارش خبرنگار ما، سحرگاه دهم آبان امسال مردی جوان به کلانتری 114 غیاثی رفت و با صدای لرزان از ربوده شدن پسر 11 سالهاش «محمد» خبر داد.
مرد پریشاناحوال اظهار داشت: صبح امروز پسرم طبق معمول از خانه خارج شد تا به مدرسه برود اما همین که سر کوچه رسید سه فرد ناشناس، او را ربودند و به سرعت گریختند.
پرونده به دستور مستقیم امیرآبادی- سرپرست دادسرای امور جنایی تهران- به دایره یازدهم اداره آگاهی مرکز سپرده و رسیدگی تخصصی آغاز شده بود که نخستین تماس تلفنی با پدر «محمد» برقرار شد.
پسری از پشت خط تلفن به پدر «محمد» گفت: «ما بچه تو را ربودهایم. اگر او را زنده میخواهی باید 300میلیون تومان پول نقد آماده کنی. باید حواست خیلی جمع باشد و دست از پا خطا نکنی. اگر پای پلیس به ماجرا کشیده شود جنازه پسرت را تحویلت میدهیم.»
کارآگاهان در نخستین گام از تحقیق میدانی به سراغ همسایگان رفتند و مشخص شد مجرمان، دانشآموز تهرانی را با پژو 206 بردهاند. در آن بین، پلیس با ردیابی تلفنهای تهدیدآمیز دریافت «محمد» از تهران به بندرانزلی منتقل شده است. با افشای این مساله، رسیدگی به ماجرا به مرحله تازهای رسید و پلیس در گام بعدی عملیات خزنده، ردپای پسر 24 سالهای به نام «بهنام- م» را به دست آورد.
وی که سه ماه پیش شاگرد مغازه پدر «محمد» شده بود و در اطراف خانه شاکی زندگی میکرد همزمان با ربوده شدن دانشآموز 11 ساله، ناپدید شده بود. همین موضوع، شک پلیس را دوچندان کرد و این فرضیه که «بهنام» در گروگانگیری دست دارد قوت گرفت. این در حالی بود که آدمربایان، مرتب با سیمکارتهای اعتباری با پدر «محمد» تماس میگرفتند و میزان باج را کم و زیاد میکردند.
عملیات به مرحله حساسی رسیده بود که پدر «محمد» پس از هماهنگی کارآگاهان، با گروگانگیران در تهران قرار گذاشت. پلیس، همین که مطمئن شد آدمربایان از گیلان به سمت پایتخت حرکت کردهاند در محورهای شمالی از جمله آزادراه «قزوین- تهران» کمین کرد. بدینترتیب ساعت 14 چهارشنبه- یازدهم آبان 90 – پژوی حامل گروه خشن در نزدیکی قزوین شناسایی شد و نامحسوس تحت تعقیب قرار گرفت. با نزدیکشدن پژو 206 به استان البرز، چند تیم پلیسی که 50 کیلومتر از مسیر را زیر نظر داشتند دست به کار شدند. سرانجام 30/16 دقیقه چهارشنبه، ماموران در ترافیک محدوده کرج «بهنام» و همدستانش «حسین- ض» 24 ساله و «محمد- و» 17 ساله را ناغافل بازداشت کردند و دانشآموز تهرانی پس از 34 ساعت اسارت از دست آدمربایان نجات یافت.
«بهنام» در همان بازجویی مقدماتی، لب به بیان حقیقت گشود و گفت: طی چند ماه که شاگرد مغازه پدر «محمد» بودم خیال میکردم این مرد خیلی پولدار است. من که سودای یکشبه پولدار شدن در سر داشتم نقشه گروگانگیری را کشیدم و با دوستانم در میان گذاشتم. پس از موافقت «حسین- ض» و «محمد- و» به بررسی صفحه نیازمندی روزنامهها پرداختیم و با پرداخت 500 هزار تومان، یک پژو 206 را برای هفت روز کرایه کردیم. به نظر خودمان، همهچیز حسابشده بود و اصلا تصور نمیکردیم به این زودی و سادگی دستگیر شویم.
«حسین» نیز اظهار داشت: مجرد هستم و تا سوم راهنمایی درس خواندهام. من بیکارم و سربازی نرفتهام. وقتی فهمیدم «بهنام» چه نقشهای در سر دارد وسوسه شدم. برای باجگیری، از سیمکارتهای دزدی و اعتباری استفاده میکردیم تا لو نرویم. در تماسهای تلفنی، همه چیزهایی را که در فیلمهای پلیسی دیده بودیم رعایت میکردیم اما...
همچنین «محمد- و» گفت: با «بهنام» و «حسین» بچهمحل هستم. هیچ سابقه کیفری ندارم و هنوز نمیدانم چرا با این سن و سال کم، مرتکب چنین جرم سنگینی شدهام.
در همین رابطه، رئیس اداره آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: به افرادی که توهم یکشبه ثروتمند شدن در سر دارند هشدار میدهیم پلیس، همواره و با قدرت تمام با جرائم مختلف برخورد میکند و در این راه هیچ ملاحظهای ندارد.
سرهنگ «عباسعلی محمدیان» خاطرنشان ساخت: به برخی از جوانان که با دیدن فیلمهای سینمایی بهویژه هالیوودی یا شنیدن و خواندن خبرهای جنایی، هوس آدمربایی به سرشان میزند گوشزد میکنیم واقعیت عملیات پلیس در شناسایی و دستگیری آدمربایان با داستانها، تفاوت زیادی دارد.
این مقام ناجا اضافه کرد: مردم نباید ریز به ریز زندگی شخصیشان را که هیچ ارتباطی به دیگران ندارد بازگو کنند و به فرزندان خود بهویژه کودکان و نوجوانان هم آموزشهای انتظامی را ارائه بدهند. مردم در صورت رویارویی با مجرمان، پلیس را خدمتگزار و امین خود بدانند. در برخی آدمرباییها دیده شده افراد با تاثیر از تهدید گروگانگیران، شخصا وارد عمل شده و بعضا خسارتهای جبرانناپذیری دیدهاند.

تب سرد ربایندگان دانشآموز تهرانی
تدبیر خبر: «اگر پسرت را زنده میخواهی 300میلیون تومان اسکناس پنج و 10 هزار تومانی آماده کن. مطمئن باش اگر پای پلیس به ماجرا باز شود فرزندت را بیرحمانه میکشیم.»