به گزارش ایسنا، محمد خوشچهره، استاد دانشگاه در این مناظره که با استقبال حدود 400 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: در آنچه بهعنوان جنبش یا اشغال «والاستریت» در رسانهها عنوان میشود تنوع سلیقهای فراوانی وجود دارد و دیدگاهها و منافع فراوانی دیده میشود. جریانی این وضعیت را اعتراض به وضع موجود میداند و برخی آن را ناشی از شکاف بین غنی و فقیر یا مهاجرت و....
وی با بیان اینکه نظام سرمایهداری در پی تسریع و تسهیل تجارت بینالمللی است، افزود: در این زمینه WTO، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و... ابزارهای قویای هستند که نظام سرمایهداری و نئولیبرالیسم را حمایت میکنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: قواعد اقتصاد جهانی به نحوی شکل گرفته است که به نفع کشورهای صنعتی است و تجارت در این قالب انجام میشود.
خوشچهره با بیان اینکه ایالاتمتحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بیش از 38 درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار داشت یا 50 درصد مبادلات جهان با دلار صورت میگرفت و بیش از 75 درصد ذخایر ارزی جهان با دلار انجام میشد، افزود: این در حالی است که این ارقام در حال حاضر به نصف رسیده است؛ در حالی که تولید ناخالص جهان از دهه 1950 تاکنون 39 برابر شده است و با در نظر گرفتن جمعیت جهان در 1950 و جمعیتی که امروز شاهد آن هستیم ـ 7 میلیارد نفر ـ شاهد نزول بزرگترین اقتصاد دنیا هستیم.
وی گفت: بر اساس آنچه مراکز تحقیقاتی و آکادمیک یا مراکز بینالمللی عنوان کردهاند 80 درصد ثروت و درآمد در سطح جهان متوجه 20 درصد جمعیت دنیاست که این 20 درصد هم در کشورهای صنعتی و پیشرفته حضور دارند. این نابرابری در آمریکا با ضریب بالایی دیده میشود.
این استاد دانشگاه افزود: شکاف و اختلاف طبقاتی و اختلاف درآمد در میان مردم آمریکا به شکلی افسانهای افزایش یافته است و امروز این واقعیت که یک اقتصاد نابرابر در جهان وجود دارد مورد اعتراض جهانیان و نخبگان دنیاست.
در ادامه این مناظره، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران با طرح این سوال که چرا با نظام سرمایهداری مخالفت میشود و مخالفان این نظام چه میگویند، اظهار کرد: به لحاظ تاریخی و سیاسی، نظام سرمایهداری 250 سال است که به وجود آمده. این نظام در نیمه دوم قرن 18 و با انقلاب صنعتی شکل گرفت. بسیاری پیشبینی میکردند که سرمایهداری سقوط خواهد کرد. از جمله مهمترین معترضان و مخالفان این نظام، کارل مارکس بود. مارکس معتقد بود سرمایهداری به گونهای اجتنابناپذیر سقوط خواهد کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سرمایهداری بهعنوان یک نظام فکری مطرح میشود، گفت: مهمترین دلیلی که موجب شده نظام سرمایهداری از بین نرود، پذیرش مخالفت در درون این نظام است که اجازه میدهد مخالفان و منتقدانش به اظهارنظر بپردازند.
در ادامه خوشچهره با بیان این اعتقاد که قبول دارم مطبوعات و رسانههای داخلی موضوع جنبش والاستریت را بزرگنمایی میکنند، افزود: معتقدم نسبت به این پدیده نه باید ذوقزدگی داشته باشیم و نه باید از آن به راحتی عبور کنیم. این بزرگنمایی که الان شاهد آن هستیم غیرمنطقی است. البته از این نوع افراط و تفریطها را در کشور و مثلا در موضوعات اقتصادی یا امور مربوط به معیشت مردم شاهدیم.
وی با بیان اینکه نظام سرمایهداری فعلی که بهعنوان نئولیبرالیسم اقتصادی هم از آن یاد میشود در عرصه کارکردی خروجی دارد، با اشاره به این خروجیها اظهار کرد: در این نظام تعریفی از انسان وجود دارد که بر اساس تئوری اومانیسم است و وجود مادی انسان را مورد نظر قرار میدهد. روندی که در حال حاضر شاهد هستیم خروجیاش این است که زندگی مادی، راحتی، تسهیلات، ارتباطات، تکنولوژی و... دستاوردهایی را به وجود آوردهاند، اما در کنار اینها انسان بعد معنویاش را از دست داده و به نوعی سرکوب کرده است.
زیباکلام نیز در ادامه با طرح این پرسش که چرا در ایران تا این حد جنبش والاستریت را بزرگنمایی میکنیم، گفت: البته این مساله تا حدودی قابل فهم است. از اوایل دهه 1920 ادبیات و تفکری به اسم مارکسیسم ـ لنینیسم وارد ایران شد و حزب توده و چپ بعد از سقوط رضاشاه در پایان 1930 به عمدهترین جریان فکری در ایران تبدیل شد؛ به شکلی که هر نویسنده، شاعر و نخبهای عضو حزب توده بود.
وی تاکید کرد: البته ادبیات حزب توده منحصر به ایران نبود؛ بلکه بعد از جنگ جهانی دوم این ادبیات در همهجای دنیا رونق پیدا کرد. اما سوال اینجاست که چرا این ادبیات در کشوری که متدین بود بروز و ظهور گستردهای پیدا کرد؟ که پاسخ به این مساله بحث تاریخی و جامعهشناسی را میطلبد و ترجیح میدهم هیچوقت به شرح این مساله نپردازم.
زیباکلام با طرح پرسشی دیگر مبنیبر اینکه چرا این ادبیات (مارکسیستی) در دو سه دهه اخیر در کشورهای دیگر فروکش کرده است اما در ایران نه؟ پاسخ داد: یکی از دلایل این موضوع به عقبماندگی ما در علوم انسانی و علوم سیاسی بازمیگردد و به همین دلیل است که ادبیات چپ در ایران همچنان مسلط است.
زیباکلام اضافه کرد: چه بخواهیم، چه نخواهیم یک تضاد بنیادی بین ایران بهعنوان پرچمدار جهان مستقل از یکسو و آمریکا، پرچمدار جهانی نظام سرمایهداری از سوی دیگر وجود دارد و از این رو است که درباره جنبش والاستریت در ایران بزرگنمایی میشود. وقتی آمریکا و غرب را دشمن خود میدانیم طبیعی است که مسائل مربوط به آمریکا برای ما پررنگ باشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه هیچکس نمیگوید سرمایهداری مشکل و معضل ندارد و حتی نخبگان آمریکا و اروپا به این مساله واقف هستند، خاطرنشان کرد: تاکنون به این مساله فکر کردهاید که چرا افرادی مثل هابرماس یا فوکو در ایران معروف هستند؟ آنها معروفند چون به غرب انتقاداتی داشتند.
محمد خوشچهره با طرح این مساله که نمیتوانم بپذیرم مخالفان نظام سرمایهداری چون در داخل خود میتوانند به مخالفت بپردازند پس نظام سرمایهداری سقوط نمیکند، اظهار کرد: اینگونه نیست که بگوییم فضای نئولیبرالیسم در آمریکا کاملا باز است. مقاطعی وجود دارد که این نظام قائل به پذیرش انتقادها و اعتراضات نبوده و نیست.
وی در ادامه سخنانش با بیان اینکه سرمایهداری اصالت را به تولید انبوه میدهد، گفت: از این رو عوامل تولید مورد توجه این نظام است، اما این نظام در دهههای اخیر سعی کرده دانش و تکنولوژی را در انحصار خود بگیرد. این در حالی است که انحصار در چارچوب نظام سرمایهداری نمیگنجد. خوشچهره تصریح کرد: «وال استریت» سمبل یکی از جریانات مالی دنیاست. جریانی که همهچیز را در اختیار دارد. ما شاهد هستیم که ایران یا کشورهای خلیج فارس که تولیدکننده نفت هستند تاثیری بر قیمت آن ندارند و این نظام سرمایهداری و جریان مالی در والاستریت است که قیمت را تعیین میکند یا قواعدی را ایجاد میکند که منفعت این قواعد در اختیار نظام سرمایهداری است.

خوشچهره: کنار گذاشتن اخلاق از اقتصاد مشکل نظام سرمایهداری است
صادق زیباکلام و محمد خوشچهره از اساتید دانشگاه، در مناظرهای با عنوان «ایالات متحده آمریکا: اقتدار؟ فروپاشی؟» که به همت نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه تهران برگزار شد به بحث و تبادلنظر پرداختند.