در سال 1905 با پسرعموی خود فرانکلین رزولت ازدواج کرد و خیلی زودتر از آن چیزی که فکرش را میکرد وارد دنیای سیاست شد. او بهعنوان یکی از اعضای ثابت کمپین قرار گرفت و این قضیه زمانی رنگ جدیتری به خودش گرفت که فرانکلین در پولیو مورد سوءقصد قرار گرفت. این فعالیتهای جدی النور به شدت برای مطبوعات قابلتوجه بود و زمانی که او بهعنوان بانوی اول آمریکا فعالیتهای اجتماعی خودش را توضیح داد، کاخسفید برای او یک موقعیت شغلی انتخاب کرد. کمی وسوسهانگیز و شیطنتآمیز است اگر تمام موفقیتهای النور را پشت سر عمویش ببینیم، اما به طور یقین نمیتوان این نکته را قبول داشت، چرا که او عقاید سیاسی خودش را دنبال کرد.
او یکی از افرادی بود که به شدت برای حق و حقوق سیاهپوستان زمان جنگ جهانی دوم جنگید. او بعد از مرگ فرانکلین رزولت در سازمان دفاع از حقوق بشر مشغول شد و بر سر عقاید خودش ایستاد و تا زمان مرگش در 1962 از اعتقادات خودش دست نکشید. در حالی که او هیچگاه انتخاب نشد، اما همیشه گزینهای مناسب برای اتفاقات اجتماعی بود.

اجتماعی و صلحطلب
در یک خانواده مرفه به دنیا آمد. در سایه توجه عموی خود تدی رزولت بزرگ شد و زندگی به شدت راحتی را نسبت به همجنسهای خود در آن زمان داشت.