به شب قبل فكر كرده و خوشحال شده كه همهچيز خوب بوده. دندانهايش را با حوصله مسواك زده و نيمساعت تمام جلوي آينه وايستاده و دنبال جوشهاي جديد روي صورتش گشته. زير كتري را روشن كرده و منتظر مانده تا جوش بيايد.
تلويزيون را روشن كرده و منتظر مانده تا برنامه ورزش صبحگاهي شروع شود. يكربع جلوي تلويزيون نشسته و برنامه ورزش صبحگاهي را كامل تماشا كرده. چاي را دم كرده و سفره صبحانه كوچكي براي خودش پهن كرده. صبحانه خورده و وقتي ميخواسته سفره را جمع كند، بغضش تركيده و چند دقيقهاي گريه كرده.
سفره صبحانه را جمع كرده و ظرفهاي شام شب قبل را شسته. تمام خانه را جاروبرقي كشيده و شيشههاي پاسيو را برق انداخته. روي مبل نشسته و بيست دقيقه به دنبال پنج دليل براي اثبات خيانت شوهرش گشته و بعد از اينكه تنها چهار دليل پيدا كرده از اين كار نااميد شده. سه انگشت از پاي چپ و دو انگشت از پاي راستش را لاك زده و با خودش شرط بسته شوهرش تا قبل از شام متوجه اين موضوع نميشود.
براي ناهار به خريد رفته و يك ساعت بعد با دستي پر به خانه برگشته. قابلمه ناهار را روي گاز گذاشته و زيرش را كم كرده. حمام رفته. سه دست پيراهن و چهار رنگ دامن را پوشيده و عوض كرده. منتظر شوهرش نشسته و به لاكهاي پاش خيره شده.
توي اتاق قدم زده و به ساعت نگاه كرده. ثانيهها را شمرده تا مطمئن شود هر دقيقه شصت ثانيه دارد. دوباره چهار دليلي كه پيدا كرده بود را مرور كرده. دليل سوم يادش نيامده. نگران شوهرش شده.
نگاهي به انگشتهاي پاش كرده و لاكها را پاك كرده. نيمساعت نشسته و به آيفون خيره شده. زنگ در به صدا درآمده. چهرهاش خندان شده و در را باز كرده. شوهرش با دسته گلي وارد شده و سالگرد ازدواجشان را تبريك گفته.

تانگوي تكنفره
سينا حشمدار: از خواب بيدار شده. چند خميازه كشدار كشيده و كش و قوسي به بدنش داده.