مرا سزاوار درشتترین کلمات انتقادی میدانند اما مدتهاست اندیشیدهام که سینمای مستند اکنون به واقعیتهای دیگری نیاز دارد که بیان آنها، حتی ارزش شنیدن هر دشنامی را خواهد داشت. اعتقاد دارم هماکنون پیشرفتهای بسیار مثبتی برای مستند در سیما اتفاق افتاده که هرچند تدریجی همراه آزمایش و خطاهای مکرر، بسیار زمانبر و کند بوده است اما هرگز نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد. شاید باید این 30 سال میگذشت و سه نسل میآمد تا سیستم و خود مستندساز به این باور میرسید که در رسانههای دولتی و خصوصی، سینمای مستند عام، ژانر پایه است و مهمترین بازوی اجتماعی برای حل بسیاری از مشکلات نظام مدیریتی؛ البته میخواهم برای دستیابی به این باور به شبکه یک اشاره کنم که در این سالها در عرصه مستندسازی در ژانرهای متعدد توانسته هم از بعد کیفی قابلتامل حرکت کند و هم از بعد کمی. مهم احترامی است که این شبکه به سینمای مستند میگذارد آن هم در امر محتوایی، برآوردها و البته نسبت به پخش مستندهای تولیدی در بهترین ساعات ممکن که قطعا پیشرفت آن منجر به بهبودی چرخه مستند در ایران شد.
و اما، بحث روز: شبکه مستند و رودررویی با بسیاری از مشکلات اعم از مالی، تولیدی و فیلمهای آرشیوی و... از نزدیک تفکرات و اعمال مدیران جدید این شبکه را دنبال میکنم که البته نه قصد تایید دارم و نه تخریب. حتی بنا به دلایلی طبق سلایق ذاتی و بحرانهای به وجود آمده نگران انتخاب عوامل و تولیداتی هستم که در آینده نزدیک دسترنجشان از این شبکه برای پخش آماده خواهد شد اما نیک میدانم تمامی این مشکلات و مباحث در شروع راه هیچ ارتباطی به آنها که نه بلکه به سرپرست قبلی این شبکه نیز ندارد. شاید این دوستان در آچمز تفکراتی هستند که همچنان در سطوح کلان تصمیمگیری بر سینمای مستند ایران حاکم است، قولهای بسیار که در هنگام ورود شنیدهاند و تعهدات بسیار که در آن هنگام با آرزوی موفقیت سینمای مستند ایران در درازمدت و با حضور در میان شما و نشستهای تخصصیتان پذیرفتهاند. اما دوستان من، چرا اینگونه باشتاب و اینطور بیپروا.
برای اثبات این مدعا از شما دعوت میکنم به حکم مدیر جدید این شبکه که تنها شش ماه است بر سرکار آمده و در اینترنت روی سایتها نیز منتشر شده تامل ویژه داشته باشید و بررسی کنید آیا از سه یا چهار سال قبل هیچ دکترینی جز پخشهای زنده و آرشیوی برای تولید آثار فاخر و ارزشمند داخلی بهمنظور پوشش نیاز شبکه مستند در هنگام افتتاح برای یک سال پایهریزی شده است؟ و ببینید که هنگام ورود از او چه انتظاراتی داشتهاند چه مباحثی در حکمش مطرح کردهاند و هماکنون چه مظروفی را برایش تهیه کردهاند که اینگونه با مستندسازان و عامه مردم مستنددوست به مشکل خورده است و البته در این هنگام نگاهی به اطراف خود بیندازید و از منظر مالی شرایط روز ایران عزیز را با چشمانی که از یک مستندساز حقیقتیاب انتظار است ببینید. قطعا شما نیز میدانید این شبکه که در شروع مراحل تکامل و تکوینی خود است با هشت ماه سابقه در همان ابتدا برای تامین برنامههای خود به حدود سه هزار ساعت برنامه نیاز دارد که حدود 800 ساعت از برنامههای سالانه آن در فاز اول باید از تولیدات داخلی در سال 90 تأمین میشد و آیا چنین شد؟ یا بودجهای در خور به دلیل دولتی بودن تمام تشکیلات برای آن در نظر گرفته شد؟ آیا امکانات مالی برای تولیداتی جدی که شاید خود نیاز به یک سال زمان برای آماده شدن داشته باشد برایش تامین شد؟ بگذریم، آیا میتوانید تصور کنید با این مقدار سرمایه اقتصادی، صرف زمان و چرخه تولیدی با یک محاسبه سرانگشتی این شبکه برای تمام مستندسازان ایران، حتی آنها که هنوز متولد نشدهاند فضای کسبوکار دارد، در سطوح مختلف بسته به نامها و سلیقههای گوناگون، با قیمتهای واقعی و متعدد.
به نظرم باید در این زمان که این شبکه با مشکلات شدید مالی مواجه شده تنها حمایتش کرد چراکه این اژدهای رسانهای که سالها بود نیازش در ایران احساس میشد قطعا با گذشت زمان و بررسی جوانب امر در آیندهای نزدیک این چنین اداره نخواهد شد و قطعا شرایط بدینگونه نخواهد ماند.
خطاب من شما منتقدان زهرداری است که چشم دیدن موفقیت این شبکه را برای اعتدال نام سینمای مستند ایران در داخل و خارج ندارید؛ شمایی که در این شرایط به جای آنکه در کنارش باشید، چشم بینای مشکلاتش باشید و کمک فکر و حلال معضلاتش اینچنین در لابیهای خصوصیتان دست به کینه و فرافکنی با آن زدهاید. بهزودی روزی فرامیرسد که شرایط نه بهنفع شما بلکه به نام سینمای مستند ایران رقم خواهد خورد. روزی که قطعا جامعه از سینمای داستانی کاملا اشباع شده باشد و بهعنوان عضو کوچکی از خانواده مستند از تمامی اعضای دو صنف مستندساز و از بزرگان و پیشکسوتان آن عاجزانه میخواهم که با اتحاد، مشارکت و حمایت بیدریغشان از این رنسانس فرهنگی در عرصه مستند در کشور استقبال عملی کرده و از آنجایی که این شبکه در ابتدای راه است اشتباهاتش را در جلسات و نشستهای خصوصی رودررو با مدیران کلانش مکررا بازگو کرده و از سخنگفتن و موضعگرفتنهای علنی که تخریبگر نبوده و سازنده است در رسانهها هرگز پرهیز نکنند و از سایر مستندسازان خبره و صاحب سبک نسل جدید نیز تقاضا دارم با تامل و تحمل برای این آیندهای که از آن خودشان است کمی بیشتر صبر پیشه کنند.
* مستندساز و تهیهکننده

مستند را نزنید
سعید نبی: در این یادداشت قصد دارم پرده از رازی بردارم که قطعا دوستان نزدیک نیز در این شرایط نامساعد که میدانم شاید حق با آنها هم باشد،