آن مرد تنومند که حدودا 45 ساله به نظر میآید در همان حال که با انگشت سبابه خود به نقطهای در منتهیالیه پایینی نقشه یعنی به کویر سبها اشاره میکند، میگوید: «آن مردک را در اینجا دستگیر کردیم.»
او که بداوی ال اتیری نام دارد امروزه در لیبی یک قهرمان بهشمار میآید و طبیعتا از اینکه درمورد کار قهرمانانهاش صحبت کند لذت میبرد: «آن روز زیباترین روز زندگی من بود». اتیری فرماندهی آن 14 جنگجویی را بر عهده داشت که شنبه دو هفته پیش سیفالاسلام قذافی را در حال فرار دستگیر کردند یعنی همان آخرین پسر تحت پیگرد دیکتاتور معدوم و فردی که زمانی از وی بهعنوان ولیعهد و جانشین معمر قذافی یاد میشد.
و بدینترتیب بود که خیزش در لیبی به پیروزی نهایی رسید اما آنطور که از اوضاع برمیآید ظاهرا در حال حاضر جنگی کاملا متفاوت در حال آغاز است: ائتلاف میان شورشیان به پایان میرسد و گروههای مسلح و قبایل برای رسیدن به قدرت و نفوذ با یکدیگر دست و پنجه نرم میکنند و چهبسا این حالت در عرض مدتی کوتاه لیبی را در آستانه انفجار قرار دهد.
شبکه جدید تلویزیونی لیبی یعنی «ال احرار» در همان روز دستگیری پسر دیکتاتور سابق در یکی از برنامههای خود چنین اظهارنظر کرد: «حال که پسر آن هیولا بازداشت و در اسارت انقلابیون قرار گرفته میتوان گفت راه برای همه لیبیاییها باز شده است.» اما برخلاف نظر این شبکه ظاهرا امروزه در لیبی هر قبیلهای راه خود را میرود و راه مشترکی وجود ندارد. حتی آن زندانی ندامتگاه شهر زینتان یعنی سیفالاسلام نیز در حال حاضر گروگانی است در جنگ بر سر قدرت در لیبی جدید.
آن فرمانده شورشیان یعنی اتیری چند روز قبل از دستگیری سیفالاسلام از طریق خبرچینهای محلی اهل منطقه سبها اطلاعاتی در مورد وی و محل اقامتش بهدست آورد. در آن زمان پسر قذافی از محل اختفای خود خارج شده و همراه با گروهی از مردانش از طریق صحرا و کاملا دور از جادههای اصلی و راههای در اختیار انقلابیون قصد فرار داشت. کاملا مشخص بود که وی با آن لکسوس شاسیبلند و ضدگلوله خود و در حالی که یک خودروی نیسان آنان را همراهی میکرد به سوی کشور نیجر فرار میکند.
اما از بخت بد سیفالاسلام راهنماهای محلی خط سیر این فراریان را به افراد اتیری گزارش داده بودند و آنان هم در 50 کیلومتری سبها در کمین پسر فراری دیکتاتور و همراهانش نشسته بودند. طبق برنامه تنها چند دقیقهای از ساعت یک صبح گذشته بود که اتیری و مردانش آن دو خودرو را دیدند. اتیری میگوید: «آنها با اولین شلیک هشدار توقف کردند و سپس سیفالاسلام که خود را شبیه مردان محلی درست کرده بود از ماشین پیاده شد و بدون آنکه حرفی بزند یا مقاومتی بکند خود را تسلیم کرد.»
شورشیان پسر قذافی را با هواپیما به زینتان آوردند. اتیری میگوید: «او با ما شام و نهار میخورد اما در هیچ موردی بحث نمیکند. کتاب میخواند و در حال درمان دست مجروحش است زیرا در کویر امکان این کار وجود نداشت.» اما وقتی از آنان میپرسیم که چرا سیفالاسلام را مستقیما به طرابلس نبردند، آن پنج مرد اونیفورمپوش پوزخندی میزنند و یکی از آنان پاسخ میدهد: «زینتان در نبرد برای آزادی شماره یک بود.»
در همان هفته اول دستگیری سیفالاسلام رهبران طرابلس از شورشیان درخواست کردند که آن زندانی بلندپایه را تحویل دهند. مصطفی عبدالجلیل رئیسجمهور انتقالی و همینطور نخستوزیر جدید وی، یعنی عبدالرحیم الکیب همه تلاش خود را برای انتقال سیف به طرابلس بهکار گرفتند اما هر دو نفر ناکام ماندند. افزون بر آن در همان روزها گروههای بربر از کوهستانهای زینتان به پایتخت آمدند و علیه دولت انتقالی دست به تظاهرات زدند. روی پلاکاردهای آنان این جملات به چشم میخورد: «دیگر اجازه نخواهیم داد که مانند گذشته مورد تبعیض قرار بگیریم» یا «ما این دولت را نمیخواهیم و خواهان عضویت در تمام نهادها ازجمله در شورای انتقالی هستیم.»
روز سهشنبه همان هفته بود که الکیب نخستوزیر جدید لیبی رئیس شورشیان و فرمانده نظامی زینتان یعنی اسامه الجوالی را بهعنوان وزیر دفاع جدید لیبی معرفی کرد. لازم به ذکر است که وزارت دفاع یکی از مهمترین پستها در لیبی به شمار میرود. از سوی دیگر عبدالجیل نیز قول داد که آزادی و استقلال بربرها بیتردید در لیبی جدید کاملا متفاوت از آن چیزی خواهد بود که در دوران قذافی شاهد بودیم و آنها میتوانند «بدون هرگونه محدودیتی زبان و فرهنگ مستقل خود را حفظ کنند.» اما این وعده عبدالجلیل به شدت مایه رنجشخاطر گروههای قدرتمند مسلمان در شرق لیبی شد. آنها اعلام کردهاند که به هیچ عنوان حاضر نیستند زبان رسمی دومی را در کنار زبان عربی که زبان پیامبر اسلام بوده، تحمل کنند.
اگرچه نرمش دولت انتقالی عبدالجلیل در برابر بربرها امری هوشمندانه بود اما بیش از هر چیز نشان از ضعف دولت وی دارد. این دولت باید از بزرگان و قدرتمندان ایالات و رهبران قبایل فرمانبرداری کند و این مساله نوعی آشفتگی ایجاد خواهد کرد، زیرا امروزه در لیبی دیگر آن گروه متحد شورشی وجود ندارد و آنها به گروههای بیشماری تقسیم شدهاند.
بربرها زبان و الفبای ویژه خود را دارند و نزدیک به 10 درصد جمعیت لیبی را تشکیل میدهند. نیروهای بربر بودند که البته در کنار یگانهای خسته از جنگی که از شهر بندری و محاصره شده مصراته میآمدند، طرابلس را تسخیر کرده و به حکوت معمر قذافی پایان دادند. اما رهبران بربر هنوز هم بر طبل جنگ میکوبند و گروههای مسلح تحت امر آنها هر خیابان و نقطهای در مصراته و حتی در خارج از این شهر را به قرق خود درمیآورند. آنها به دستورات رسیده از پایتخت با اکراه تن میدهند و شاید به همین خاطر است که فوزی عبدالعال بهعنوان وزیر کشور در کابینه جدید معرفی شد. او پیش از این رهبر شورشیان مصراته بود.
به همین دلایل است که در حال حاضر و شاید در آیندهای نهچندان نزدیک نتوان در مورد قدرت در لیبی حتی به صورت فرمالیته تصمیم گرفت. قرار است تا نزدیک به هشت ماه دیگر انتخابات مجلس قانون اساسی برگزار شود و عبدالجلیل در نظر دارد که تا آن زمان با تکنوکراتهایش لیبی را اداره کند. ازجمله این تکنوکراتها میتوان از مصطفی ابوشغور نام برد. این دانشآموخته علوم طبیعی در دانشگاههای آمریکا و انگلیس که سالها در تبعید زندگی میکرد و حال به لیبی بازگشته است پست معاونت رئیسجمهور را در اختیار دارد. ابوشغور همچنان بر این باور است که این دولت میتواند اتحاد کشور را حفظ کند. او میگوید: «یک دولت مرکزی وجود خواهد داشت اما مناطق مختلف بسیاری از امورات خودشان را به صورت مستقل اداره خواهند کرد.» و سپس ادعا میکند: «لیبی از این تنوع سود میبرد زیرا قدرت برخاسته از تکثر و گوناگونی است.»
منبع: اشپیگل
لیبی: پایان ائتلاف و آغاز جنگ قدرت
محمدعلی فیروزآبادی: پنج مرد اونیفورمپوش در ساختمانی یکطبقه واقع در شهر کوهستانی زینتان در لیبی روی یک نقشه سوقالجیشی از کویر خم شدهاند.