انقلاب پیامدهای بزرگی در سطح دنیا داشت و کشورهای بسیاری از همان اوان انقلاب، این حرکت عظیم را ستودند. پانزدهم اسفندماه، سفیر اتحاد جماهیر شوروی، برای تسلیم پیام رهبران این کشور به دیدار امام خمینی رفت و با ایشان ملاقات کرد. امام در سخنان خود گفتند: «... ما برای حیات زیر سلطه غیرارزش قائل نیستیم. دستورات مذهبی ما مترقیترین دستورات است. به ما تجاوز کنند، مبارزه خواهیم کرد. امروز مثل گذشته نیست که یک نفر بخواهد بر همه ملتها تسلط داشته باشد و تجاوز کند. امروز دست اراده ملت است و ملت با اراده قوی خود موظف است هر قدرتی را که در مقابل ببیند از ملت دفاع کند. ما از همه قدرتها میخواهیم که در امور داخلی کشور ما دخالت نکنند، در صورتی که دخالت نکنند، ما با همه روابط حسنه خواهیم داشت بهطوری که کرارا گفتهام ما بشردوست هستیم و پیغمبر بزرگوار ما بشردوست بوده و در این راه تلاش میکرده و ما هم به پیروی از پیغمبرمان با تمام مستضعفین عالم روابط حسنه داریم، به شرط اینکه احترام و روابط متقابل باشد. با شما که همجوار ما هستید، مایلیم بهطور مسالمتآمیز و بهطور انسانی رفتار نماییم و اینکه دولت ما هر طور مصلحت میداند، در روابط اقتصادی و تجاری و هر امری که مربوط به دولت است، عمل خواهد کرد. دولت اسلامی است. تحت نظر رهبران اسلامی است. هرگونه ظلم، هر چقدر که ضعیف باشد، روا نمیدارد و هرچه قوی باشد تحمل نمیکند. از خدای متعال خواهانم روابط همه دولتها روابط حسنه باشد تا دولت بتواند در سرنوشت خودش مستقل باشد و کسی نتواند در امور دخالت نماید».1
در همین زمان به فرمان امام، حجتالاسلام لاهوتی به نمایندگی از طرف امام نحوه تشکیل سپاه پاسداران انقلاب را تشریح کرد. آنطور که ایشان میگفت سپاه پاسداران انقلاب از توده مردم تشکیل خواهد شد. ابتدا از کمیتهها دعوت شد تا افراد مورد اعتماد خود را به سپاه معرفی کنند تا این افراد با سلاح ایمان از دستاوردهای انقلاب خونین مردم دفاع کنند. شهید نامجو در کنار شهید کلاهدوز و شهید محمد منتظری، هسته اولیه سپاه پاسداران را که آن روزها به نام «پاسا» معروف بود، پیریزی کردند و شهید کلاهدوز را از ارتش منفک، و به مسوولیت سپاه پاسداران گماردند. در همین زمان اشخاصی چون مسعود رجوی که آن زمان یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق بود، در دانشگاه تهران طی یک سخنرانی از منحل شدن ارتش حرف زد. شخصی چون مسعود رجوی فهمیده بود که با توجه به حضور امثال شهید نامجو، شهید کلاهدوز، سپهبدقرنی، ارتش دیگر ارتش شاهنشاهی نیست و حضور این ارتش اسلامی، موجودیت احزاب و گروهکهایی چون مجاهدین «منافقین» را به خطر میانداخت. تمام رسانههای خبری دنیا، لحظه به لحظه خبرهای سیاسی اجتماعی کشور ما را به اطلاع جهانیان میرساندند. یکی از خبرهایی که این روزها به گوش جهانیان میرسید، وضعیت محمدرضاشاه بود. شاه سابق ایران در مغرب به سر میبرد. خبرگزاریها اطلاع میدادند که وی بهشدت آشفته است. مردم کوچه و بازار همچنان نگاهشان به امام و گوششان به سخنان ایشان بود. با پخش سخنرانیهای امام همه مردم ایران سراسر گوش میدادند. دشمنان این انقلاب نیز سخنان امام را تجزیه و تحلیل میکردند تا راههایی برای ضربهزدن به این انقلاب بیابند. امام وقتی صحبت میکردند راجع به همه دنیا حرف میزدند و گرفتاریهای همه جهان را بازگو میکردند و گویی به درد همه دنیا آشنا هستند، در سخنانشان به همه ظالمین و حکام ستمگر دنیا اشاره میشد. هنوز طعم پیروزی انقلاب در نگاه ایرانیان دیدنی و دلچسب بود، هنوز همه شهرها و خیابانها و کوچهها گلباران بود. همه جا غرق شادمانی، همه لبها شکفته و خانهها چراغانی بود. در طول دو هزار و پانصد سال حکومت شاهنشاهی، هیچگاه مردم ایران، اینچنین یکدل و یکصدا و چنین شادمان و شادکام نشده بودند. برای ملتی که قرنهای پیاپی پشت خمیدهاش از تازیانه بزرگترین ستمگران مشرقزمین، از چنگیزخان تا آقامحمدخان، از امیرتیمور گورکانی تا محمدرضا پهلوی، زخمدار و خونین بوده، انقلاب، دروازههای ایمان را به سوی ملت گشود. از سوی دیگر در خارج از کشور حوادث تازهای بهوقوع میپیوست. به طرق مختلف نیروهای وابسته به رژیم گذشته را خلع میکردند و نیروهای جدید جای آنها مینشستند. بعضیها را دولت به رسمیت میشناخت و بعضیها اعلام حمایت میشدند. خلاصه یک وضع نامنظم در کشورهای خارجی حاکم بود که به تدریج درست شد و این طبیعی است. در انقلابهایی که پیروز میشود به تدریج حکومت در داخل شکل میگیرد و تثبیت میشود و نظم میگیرد، بهتبع آن در خارج هم نظم و نسق خودش را پیدا میکند و اصولا حرف اصلی را همیشه در داخل کشور میزنند و خارج از کشور در حقیقت نمیتواند عامل تعیینکننده باشد.
حضرت امام پس از انقلاب، حرف اصلی را به نمایندگی از طرف ملت میزد. انگار ملت ایران به امام وکالت بلاعزل داده بودند که هرچه او بگوید تبعیت و اطاعت کنند، این اصلا یک امر پذیرفته شده برای همه بود حتی برای مخالفان انقلاب اسلامی.
1- روزنامه کیهان، 16 اسفندماه 1357

تشکیل هسته اولیه سپاه
در این بخشنامه از همه افسران، درجهداران، سربازان که همگام با مردم در پیروزی انقلاب اسلامی دخیل بودند، خواسته شده بود تا نسبت به بازسازی ارتش همت گمارند تا استقلال و تمامیت کشور تضمین شود و به ارتشیها درخصوص فتنه افراد ناآگاه و اشخاص با سوءنیت هشدار داده شده بود.