به گفته پیران قوم، جامعه تجسمی ایران حتی از دهه 50 شمسی هم این روزها پویاتر، جوانتر و شادابتر است آنقدر که همه آنها که دست و دلشان به کار نمیرفت هم این روزها درست وسط آتشند. شایعه و غر و گلایه و اتهام باند و مافیا هم خوراک روزمره دنیای هنر است، حراجیهای نیویورک و لندن حتی خود هالیوود، آبستن همیشگی این ذهنیتهایند، چه رسد به ایران که همه ما با این جور سوءظنها بزرگ میشویم. راستش محرومیتهای تاریخی، فرصتهای همیشه نابرابر و عدم توازن میان عرضه و تقاضا، شاخصههایی که در همه چیز یک کشور جهان سومی (که خود را با صفت در حال توسعه التیام میدهد) میتوان آنها را مشاهده کرد کافی است تا در غرزدن دست به نقد باشیم که البته گاهی بد هم نیست! بگذریم. دوستی میگفت در جمعی فاکتورهای پیشرفت این روزهای جامعه تجسمی را برشمردم و آخرش گفتم «خلاصه آبی زیر پوست تجسمی دویده» نقاش جوانی که آنجا حاضر بود و خدا را شکر این روزها خوب میفروشد و حتی نقاشی پیشفروش میکند، ترسید از او پول قرض بگیریم، هول کرد و پرید وسط و گفت: «اگر سرخی هست از سرمای زمستونی پاییزه، شایدم سیلی این همه سال نداری» حال آنکه مقصودم از «آب» همین نمایشگاههای خوب و پرسروصدای گالریهاست که همه را بر سر ذوق آورده است. از این هم بگذریم. احتمالا نشانی اسمهای معتبر اول متن را میدانید اگر نمیدانید لطفا خواندن مطلب را حوصله فرمایید:
پرویز تناولی: توی روزگاری که از فرش ایرانی تنها اسم و سابقه مانده، تماشای کتاب «فرش» استاد پرویز تناولی ورق زدن یک نوستالژی غبارگرفته است.
این کتاب تازه استاد جمعه پیش در «گالری اعتماد» رونمایی شد و بخشی از مجموعه گرانبها و یگانه ایشان در زمینه فرش تا فردا روی دیوار «اعتماد» خواهد بود. تناولی مثل همیشه رسم تازهای را بنیان نهاده است. او بعد از مجسمههای بینظیرش و کلاسهای آموزشی پرثمرش حالا به بهانه رونمایی کتابهایش در گالریهای تهران بخشی از خود را به تماشا میگذارد که برای نسل جوان هدیهای بیدیل است. بعد از تابستان و هیچها در ده، تا فردا فرشها در اعتماد.
وزیری مقدم: هنرمند پیشکسوتان بعد از آنکه در پروژه هفت گالری سیحون حاضر بود و یک اثر تازهاش را اول پاییز آنجا به تماشا گذاشت، این روزها در گالری فروهر نمایشگاه انفرادی دارد. در این نمایشگاه آثاری از دورههای مختلف کاری او روی دیوار است که البته آثار درجه یک استاد نیستند. راستی از ایشان همین دو هفته پیش یک اثر در نمایشگاه «رویکردها و گرایشها» گالری شیرین به تماشا درآمد که 35 میلیون تومان به فروش رسید.
مریم زندی: این بانوی شایسته عکس ایران، «مائدههای زمینی» را در گالری شماره شش که کاملا به گالری تخصصی عکس بدل شده، آورده است. عکسهای تازه زندی، گرامیداشت زمین و فرزندانش است. او میوههای برآمده از زمین را در کانسپتهای ایرانی ارائه داده و آنها را طنازانه به تصویر کشیده است.
معصومه مظفری: معلم خوب هنر در «گالری طراحان آزاد» نمایشگاه دارد. پرترههای او در راستای دو نمایشگاه پیشینش، روایتهای جامعهشناختی از ایران امروز دارد. عنوان نمایشگاه «بر چهرههایشان» خود خبر میدهد از سر درون.
رضا یحیایی: او بعد از سالها اقامت در اروپا آن هم در 63 سالگی نخستین نمایشگاه در ایران را برپا کرده است و گالری «ماه مهر» را برای این مهم برگزیده چون به آنجا بهعنوان یک مدرسه تاثیرگذار هنرهای تجسمی احترام خاص میگذارد. «تا سرحد امکان» نام نمایشگاه اوست و در آن قطعات بدن انسان در حالی که آینه شدهاند و نیزه سراسرش را پوشانده به شما خوشامد میگویند. آثار یحیایی در فرم و اجرا چشمنواز و امروزی و در محتوا و تحلیل بسیار قابل بحثند. او «نور» و اهمیت آن در هنر کهن ایرانی را خوب شناخته و نیز «آینه» و جادوی تصویرسازیاش و البته تاویلهایی که از نیزه میتوان گرفت.
امین نورانی: خیلیها نگران سرنوشت «هایپررئالیسماند» نقاشیهای عکسگونه، اغراق در عکس یا به تعبیری مبالغهآمیز: نقاشیهایی که با واقعیت مو نمیزنند اما امین نورانی به گواه نقاشیهایی که این روزها در گالری اثر به تماشا گذاشته این دلنگرانیها را کمرنگ میکند. او هایپررئالیسمی ارائه کرده است که در آن شخصیتپردازی و حال درونی یک جامعه روایت میشود. نگاه روانشناسانه و به حتم جامعهشناسانه نقاش موشکافانه و جستوجوگر است. او در طیفی متوسط که دلبستگیهای آبا و اجدادی به مذهب دارند نوعی اضطراب، دلشوره و نگرانی یافته است. چهرهها وامدار تعلیق و اتفاقی هستند که در بوم نقاشی اثری از آن نیست، اثر، حاصل آرامشی ظاهری است و موثر و متغیر از بیرون بوم میآید. از همه چیز نوشتم جز اجرای قدرتمند نورانی که بگذارید این یکی را از قول کامران عدل عکاس چیرهدست برایتان بگویم که در روز افتتاح دیدمشان و میگفت: «بالاخره یکی را دیدم که نقاشی بلد است.»
شش عکاس: جمعه که بیاید شش عکاس برجستهمان با تم موضوعی «یخ» در گالری راه ابریشم نمایشگاه برگزار میکنند: «یحیی دهقانپور، رامیار منوچهرزاده، مهران مهاجر، علی ناجیان، مهرداد نجمآبادی و حامد یغماییان». تماشای «یخ» به روایت هر یک از آنها جذاب است. شنیدهام این جمعه 10 سالگی گالری راه ابریشم هم هست، آنها به تازگی از پاریس فوتو باز آمدهاند و بازهم شنیدهام کتابی در خور درباره عکاسی معاصر ایران به چاپ رساندهاند، بجاست درباره آنها بیشتر نوشت. عجالتا تبریک خدمت سرکار خانم آناهیتا قبائیان و جامعه عکاسی ایران.
پرفورمنسها
بهرغم آنکه پرفورمنسها، هیچ عایدی مالی برای گالری و هنرمند ندارند اما خوشبختانه این هنر جدید هر روز گستره وسیعتری برای فعالیت مییابد تا از روحی بزرگ در جامعه تجسمی خبر دهد که گرفتار دو دو تا نیست. باربد گلشیری از جمعه و به مدت چهار روز، در گالری آران پرفورمنسی را اجرا میکند که پیشتر در بیینال مسکو روی صحنه رفته است. در گالری محسن، دوست روزنامهنگاریم محمود نورایی ساعت چهار بعدازظهر پرفورمنس دارد و در اعتماد هم «کیمیا رهگذرا». در گالری «من» نیز که کمتر از آن خبر شنیدهایم عصر جمعه، چیدهمان «صبحانه در تهران» روزبه رحیمی برپا خواهد شد... ملاحظه میفرمایید که ترافیک است حسابی. اما این یکی حال آدم را خوش میکند.

یه عالمه خبر
حسین عبدالهاشمپور: همه این اتفاقات هنری با چهرههای درجه یک، همین الان در گالریهای تهران در حال وقوع است. اگر هوای آلوده، گرانی و روزمرگی نفستان را بریده، لطفا سری به گالریها بزنید و نفسی چاق کنید و چشم و دلی شستوشو دهید.