اینبار هم یک چشمروشنی تازه برای ورزشکاران زورخانهای... همانهایی که مردانگی و غیرت حرف اول و آخرشان است!
ورزشکاران این تیم بعد از اینکه در مسابقات جهانی زورخانهای عملکردی ناموفق داشتند و پایینتر از تیم ملی آذربایجان در رده دوم ایستادند، در حرکتی عجیب، در سالن مسابقات دست به اعتراض زدند و آنقدر این اعتراض را ادامه دادند که صدای فحاشی بلند شد آنهم در مسابقاتی که تمام افتخارش برای ما ایرانیان، فرهنگ آیینی است که به نمایش میگذاریم و همیشه سنگ این ورزش را هم به سینه میزنیم. ورزشکاران ایرانی معتقد بودند که داوران به نفع کشورهای دیگر رای دادهاند و حق آنها را خوردهاند. آنقدر این درگیری لفظی ادامه پیدا کرد که کار به درگیری فیزیکی بین ایرانیان ورزشکار و داوران انجامید و بالاخره با حمله و برخورد فیزیکی با پهلوان محمد خوش جان که بر حسب اتفاق ریاست داوری این دوره به عهده او بوده است، ختم شد.
ورزشکاران ایرانی معتقد بودند که او باید از حقشان دفاع میکرده و به ناحق علیه آنها رای داده است. این در حالی است که خوشجان، سابقه مدیریت کلی تربیتبدنی تهران را در کارنامه ورزشی خود دارد و نامی شناختهشده است برای اهالی ورزش.
به هر حال این درگیری هرچند در سالن برگزاری مسابقات خاتمه یافت اما شب بعد از آن در حالی که رئیس ایرانی بانک ترید مارک برای ملیپوشان ضیافت شام به پا کرده بود، حمیدرضا اعرابی، ورزشکار ایرانی که از نتایج بسیار عصبانی بوده به علامت اعتراض در لابی هتل محل اقامت خبرنگاران و داوران رفت و در آنجا تحصن کرد. بعد از چند ساعت سر و صدا به همراه دو همتیمیاش، قنبری و هدایتی به نشانه اعتراض وارد اتاق شخصی استاد پناهی و استاد خوشجان (داوران این دوره) شده و در ابتدا با مکالمه سعی داشتهاند حرفشان را بزنند اما در مدتی کوتاه شروع به فحاشی کرده و الفاظ بسیار رکیک به استاد خوشجان نسبت دادهاند.
شدت پرخاش و فحاشیهای اعرابی به حدی بود که تحریککننده اصلی درگیریهای این چند روز (هدایتی) هم نمیتوانست مانع رفتار نابخردانه اعرابی شود. هدایتی که در این چند روز با سر و صدا و تحریک ورزشکاران همراه خود به دنبال برهم زدن جو مسابقهها بود، اینبار نتوانست جلوی اعضای تیم خودش را بگیرد و باعث یک حادثه زشت در ورزش زورخانه جهان شد.
متاسفانه شدت توهین و فشارهای روحی به استاد خوشجان به حدی بوده که ایشان توانایی حضور در روز پایانی مسابقهها را نداشته و در اتاق خودشان بستری شده و تحت نظر پزشک مستقر در دهکده المپیک استایکی هستند.
اتفاقی که حتی خواندن آن هم عرق شرم بر پیشانی مینشاند... شاید دلیل اصلی این اتفاق عدم اعزام نماینده سازمان تربیتبدنی همراه با این تیم به مسابقههای جامجهانی بلاروس بوده... تیمی که جنبه باخت را نداشته... این در حالی است که اعرابی در حین اجرای برنامه تیمی استفراغ کرده و کمشدن امتیاز تیم ربطی به داوران نداشته است اما او با وقاحت تمام به یکی از موسفیدان ورزش زورخانه که بیش از 50 سال سابقه حضور در گود پهلوانی دارد فحاشی کرد و وی را مورد ضرب و شتم قرار داد.
این اتفاقات نشان داد که هدایتی قائممقام فدراسیون ورزش زورخانه توانایی کنترل و مدیریت تیم خود را نداشته و برعکس با تحریک ورزشکاران خود مقدمهساز این حادثه تلخ در این مسابقهها شد.
غیبت استاد خوشجان سوالهای پیدرپی حاضران و میهمانان ویژه را در پی داشته به حدی که الکساندر مدوید نیز جویای احوال او شده است.
در پی این اتفاق، رضا سوختهسرایی که بازوبند پهلوانی کشور در چند دوره متوالی را دارد، گفت: «این حادثه یعنی مرگ ورزش پهلوانی ایران. واقعا حتی اگر حق یک نفر را خورده باشند، چطور ممکن است کسی که باید با وضو وارد گود شود، به خودش اجازه بدهد فحاشی کند و بدتر از آن یک پهلوان پیشکسوت را مورد ضرب و شتم قرار دهد؟ واقعا چه به روز ورزش پهلوانی ما آمده که این اتفاقات رخ میدهد. وقتی کار را دست اهلش نمیدهند، چرا نباید این اتفاقات بیفتد؟ محمد خوشجان، از قدیمیهای ورزش پهلوانی ماست. ورزش پهلوانی با مسابقات آزاد یا فرنگی فرق میکند. اینجا نمیشود برای یک امتیاز کسی هرچه میتواند را بر زبان بیاورد. باورم نمیشود کسی حرمت موی سفید خوشجان را نگه ندارد و به سمت او حمله کند. این رفتارشان است، آن هم نتایجشان. درد است که بازوبند پهلوانی بر بازوی یک غیرایرانی بسته شود. اینکه پهلوان ایرانی نتواند طوری ورزش کند که نفر اول باشد. این درد ورزش ماست که ورزش پهلوانیمان دست اهلش نیست و ورزش باستانیمان را به این روز انداختهاند.»
تا پیش از اینکه وزیر ورزش بر مسند ریاست این وزارتخانه بنشیند، هر اتفاقی که رخ میداد بهزعم کارشناسان به بیسر و سامانی ربط داده میشد. اما حالا چه؟ حالا که وزیر ورزش در این وزارتخانه حضور دارد و همه اعزامها به دستور او صورت میگیرد چه؟!

مرگ ورزش پهلوانی ایران
تدبیر خبر: دیگر عادت شده... بیاخلاقی، بیحرمتی و خیلی صفتهای بد دیگر... اینکه تا تیم نتیجه نمیگیرد به داور فحاشی کنند و هر وقت دلشان خواست بد و بیراه بگویند و درنهایت با چند میلیون تومان جریمه و ریختن چند قطره اشک تمساحی اوضاع را بازهم به کام خودشان برگردانند.