اینترنت بهعنوان یکی از ابزارهای نوین در بهرهگیری از منابع علمی و سرعتبخشیدن به ارتباطات بستر مناسبی برای جرم نیز بهشمار میآید. امروز شبکههای سازمانیافته و برخی از کاربران، متاسفانه این شبکه جهانی را جولانگاه جرم و فحشا و حتی جنایت کردهاند. ایجاد هویت کاذب در اینترنت و معرفی خود بهعنوان فردی با جنسیت دیگر، یکی از سوءاستفادههای اخلاقی در فضای سایبری است. دود این آتش به چشم بسیاری از دختران و پسران هم رفته است. نمایش هویت کاذب، استفاده نادرست و غیراخلاقی از این ابزار برای بازی با حیثیت و آبروی دیگران، باجگیری با تهدید به رسوایی، قراردادن عکسهای خصوصی و انتشار مطالب محرمانه، منجر به متلاشیشدن کانون بسیاری از خانوادهها، طلاق، جدایی فرزندان از پدر و مادر و انتقامهای خونین شده است. متاسفانه در سالهای گذشته نهادهای تربیتی و فرهنگی در زمینه آموزش درست، منطقی و فرهنگسازی برای کاربرد اینترنت کمکاری کردهاند. در این وادی، رسانههای شنیداری و دیداری بهویژه صداوسیما، رسالت بسیار حساسی دارند. شمار زیادی از خانوادهها از کاربرد نادرست اینترنت و آسیبهای آن اطلاعی ندارند. در چنین شرایطی، نهادهای فرهنگی و انتظامی، خانوادهها و رسانهها باید در یک حرکت فراگیر مانع گسترش خلافهای اینترنتی شوند. نتایج یک تحقیق نشان میدهد 78 درصد از کاربرانی که در فضای مجازی، فیلم و عکسهای غیراخلاقی رد و بدل میکنند، دچار بیماریهای رفتاری و ناهنجاری هستند. این افراد در صورت خودداری از مشاوره و درمان، گرفتار مسائل حادتری میشوند.
خطر اعتیاد اینترنتی جدی است
اعتیاد یک مشکل حاد روانی است و مختص مواد مخدر نیست. وابستگی شدید به اینترنت، در سالهای اخیر در سراسر دنیا به یک چالش اجتماعی جدی تبدیل شده است. هر قدر کارکردهای اینترنت توسعه مییابد کاربران جدیدی را به خود جذب میکند. با این همه، تهدید اصلی اینترنت به قشر جوان و نوجوانی تعلق دارد که با توجه به محدودیتهای مکانی برای تخلیه انرژی و محبوسبودن در فضای تنگ و بسته زندگی آپارتماننشینی، بهترین یار و یاور، سرگرمی و پناه محسوب میشود. به واسطه این وابستگی، هر روز اخبار و گزارشهایی از تلفات بیصدای قربانیان اینترنت انتشار مییابد اما کسی آن را جدی نمیگیرد. عموم مردم، اعتیاد را با مواد مخدر میشناسند و کمتر توجهی به آسیبهای اعتیاد اینترنتی دارند.
چشمها، نخستین قربانیان اعتیاد به اینترنت هستند. اعتیاد به این وسیله چنان است که کاربر را ساعتها در رایانه خود خیره میسازد. حتی کمتر کاربری، آن هم از قشر جوان میتوان یافت که بتواند توصیههای بهداشتی و پزشکی را رعایت کند.
آرتروز گردن و ناراحتی مفاصل در مچ و انگشتان دست، از دیگر آسیبهای رایانه و اینترنت است. آثار و عواقب این اعتیاد، حتی مرگبار هم هست بهطوری که تاکنون گزارشهای زیادی از مرگ جوانان به خاطر افراط در استفاده از رایانه شنیدهایم.
اعتیاد به اینترنت و آسیبهای آن فقط به مشکلات جسمی و فیزیکی ختم نمیشود. آسیب روحی و اخلاقی بیش از ابعاد دیگر به سلامت افراد لطمه وارد میکند. عامه مردم و حتی نهادهای اجتماعی در جهان سوم نسبت به عواقب این پدیده تهدیدکننده، چندان حساس نیستند. حال آنکه در کشورهای توسعهیافته، تحقیقها پیرامون این پدیده بدون وقفه جریان دارد. اگرچه هنوز پژوهشها در مراحل ابتدایی قرار دارد اما تا همین جای کار ثابت شده آسیبهای جدی اینترنت، هنوز ناشناخته و خطرناکتر از حد تصور ماست. امروزه هزاران سایت در فضای سایبر به صورت گسترده، اخلاق اجتماعی را هدف گرفتهاند که کمترین حاصل آن از همپاشیدگی روانی، توهم جنایت، خیانت و فساد اخلاقی است. از همینرو شایسته است نهادهای ذیربط زنگهای خطر را به خوبی بشنوند، تلاششان را دوچندان کنند و پژوهش و اطلاعرسانی روزافزون را در دستورکار خود قرار دهند. این چالش، جدی است، باور کنیم.
هرزهنگاری اینترنتی
با آغاز دهه 1380 و فراگیرشدن استفاده از اینترنت در سطح ایران، جریانهای هدایتکننده انحراف جنسی نیز با الگوبرداری از رویه بینالمللی فساد و فحشا، کار خود را با هدف بمباران ذهنی مخاطبان ایرانی آغاز کردند.
نخستین حرکت کوبنده بر ضد این جریان ضداجتماعی در اواخر سال 87 شکل گرفت. ماجرا از این قرار بود که سرشاخهها و گردانندگان اصلی سایتهای مستهجن ایرانی روی اینترنت در عملیات سایبری سپاه پاسداران دستگیر شدند. در جریان عملیات مشابه در اواخر سال 88 نیز پنج شبکه سازمانیافته سایتهای مستهجن منهدم شد. هر یک از این شبکهها حدود 300 هزار عضو داشتند و لایههای میانی و سر منشاء آنها که بیشترشان در خارج از کشور بودند دستگیر شدند.
این شبکههای شیطانی عملا اهدافی ضددینی و ضدفرهنگی داشته و به زبان فارسی با مخاطبان خود در فضای اینترنت ارتباط برقرار میکردند. آنها تلاش گستردهای برای زدودن قبح رابطه با محارم و نیز کمرنگکردن حساسیت خیانتهای جنسی خانوادگی به خرج دادند. خبرها و گزارشهای رسانهای حکایت از آن داشت که عوامل اصلی و سران شبکههای هرزهنگاری جنسی روی اینترنت، تحویل مقامهای قضایی شدهاند. بدینترتیب از یک طرف نور امیدی در جامعه بهخصوص در میان خانوادهها تابیدن گرفت و از دیگرسو نگرانیهایی از خلأهای قانونی در میان کارشناسان.
برخی از صاحبنظران، فساد سایبری را ناشی از بیماریهای روانی میدانند. آنان معتقدند به جای مقابله با سایتهای مستهجن باید جامعه و جوانان را واکسینه کنیم. بررسی اجمالی کامنتهای برخی اخبار و گزارشهای مربوط به انهدام شبکههای فساد سایبری اما نشان میدهد نصیحت و به قولی کار فرهنگی به تنهایی چاره کار نیست. در کنار برنامهها و فعالیتهای درازمدت که معمولا بطئی و با تامل جریان مییابد نیازمند جلوگیری از صدمههای بیشتر هستیم، عملیاتی که هم باید به طور مداوم انجام شود و هم تهاجمی باشد.
حالا باید پرسید آیا با صدور حکم برای چند نفر از مجرمان سایبری، وظایف و رسالت متولیان امور فرهنگی و اجتماعی پایان یافته است؟ امروز جریان خزنده و آسیبرسان به بدنه جامعه بدون وقفه و با حمایتهای مالی شبکههای آنسوی مرزها به روند تخریب کانون خانوادهها و بهویژه هویت جوانان ادامه میدهد. بنابراین نباید لحظهای از این هجمه غافل بود. باید هوشیارانه و مدبرانه و با استفاده از ابزارهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی راه ورود محصولات ضدفرهنگی و ضداخلاقی را به کانون خانواده ایرانی بست.
* خبرنگار مأوی
جرم و فساد با یک کلیک
صدیقه دباغی: گسترش کاربرد ابزار فناوری بدون فرهنگسازی و بستر مناسب فکری در جامعه، همواره با بروز ناهنجاری و آسیبهای مختلفی همراه بوده است. یکی از این ابزارها، اینترنت و ارتباط در آن است.