به گزارش خبرنگار ما، شامگاه هفدهم آذر 1388 ماموران گشت کلانتری 162 تهران بزرگ در جاده «فشم» به یک دستگاه بنز قدیمی که با سرعت زیاد در حرکت بود مشکوک شدند و به راننده این خودروی سواری ایست دادند. راننده اما بهشدت دستپاچه شد و تا جای ممکن بر سرعت بنز افزود. با این وجود، خودروی قدیمی طی تعقیب و گریز متوقف شد و ماموران روی پیراهن راننده 30 ساله به نام «رسول» لکههای تازه خون دیدند.
«رسول» در بازجوییها گفت: ساعتی پیش با همدستی یکی از دوستانم به نام «رشید» راننده بنز را کشتم و ماشینش را دزدیدم.
به دنبال افشای این جنایت، طرح مهار در دستورکار پلیس قرار گرفت و «رشید» 27 ساله هم که سوار پیکانش بود خیلی زود در جاده «فشم» ردیابی و دستگیر شد. ماموران با اطلاعاتی که از مجرمان جوان گرفتند پیکر خونین راننده نگونبخت به نام «پرویز» را در یکی از فرعیهای جاده «فشم» یافتند و تحویل پزشکی قانونی دادند. همچنین در بازرسی پیکان «رشید» دو قبضه سلاح گرم، یک شوکر و یک دستگاه بیسیم به دست آمد و رسیدگی به ماجرا به مرحله تازهای رسید.
«رسول» در دایره دهم اداره آگاهی مرکز اظهار داشت: «رشید» را سالهاست که میشناسم. «رشید» با یک زن جوان ارتباط داشت و من با همدستی او نقشه دزدیدن بنز را اجرا کردم. زن مورد علاقه «رشید» به نام «وحیده» با راننده بنز آشنا بود و «پرویز» را با ترفند به جاده «فشم» کشاند. من و «رشید» هم خودمان را مامور جا زدیم و «پرویز» و «وحیده» را دستگیر کردیم. همان موقع از راننده بنز، باج خواستیم و تهدیدش کردیم تا چکهایی را که در ماشین داشت امضا کند. «پرویز» اما مقاومت کرد و او را طی درگیری با شلیک گلوله کشتم.
«رشید» هم گفت: «رسول» دروغ میگوید. من «وحیده» را نمیشناسم. من و «رسول» در پوشش مامور، بنز قدیمی را متوقف کردیم تا آن را بدزدیم. در جریان درگیری، نمیدانم چطور شد که دوستم «پرویز» را کشت.
چند شبانهروز از بازسازی صحنه جنایت گذشته بود که از بازداشتگاه خبر رسید «رسول» خودکشی کرده است. پس از مرگ مجرم ردیف نخست این پرونده، کیفرخواست «رشید» به خاطر معاونت در جنایت و مشارکت در دستبرد مسلحانه صادر و به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نخستین نشست رسیدگی به این ماجرا که هجدهم اسفند پارسال به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده وقت دادستان، کیفرخواست را خواند. نوبت دفاع به «رشید» که رسید گفت: «قسم میخورم در قتل پرویز، دستی نداشتم.»
هیات قضایی پس از شنیدن حرفهای «رشید» این مرد را از اتهام معاونت در جنایت تبرئه و به خاطر مشارکت در دستبرد مسلحانه به 74 ضربه شلاق و 10 سال زندان- پنج سال تعلیقی- محکوم کرد. رای اما به خاطر ابهامهای قضایی در شعبه 26 دیوان عالی کشور شکست و پرونده به شعبه همعرض- 71 دادگاه کیفری پایتخت- سپرده شد. در تازهترین نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» تشکیل شد ابتدا علی عطار- نماینده دادستان- کیفرخواست را خواند. سپس «رشید» در جایگاه ویژه ایستاد و ادعای تازهای مطرح کرد: «راننده آژانس بودم و رسول را از سالها پیش میشناختم. عصر هفدهم آذر 1388 رسول سوار ماشینم شد و از من خواست او را به جاده فشم ببرم. بین راه اما رسول گفت میخواهد یک ماشین بدزدد. من که از شنیدن این حرف شوکه شده بودم از رشید خواستم دست از سرم بردارد. رشید اما به رویم هفتتیر کشید و تهدیدم کرد. همانموقع یک بنز قدیمی با دو سرنشین از کنارمان گذشت. زن و مرد بنزسوار، رفتار غیرطبیعی داشتند و رشید مجبورم کرد تا آنان را تعقیب کنم. رشید با بیسیم به راننده علامت داد و او مجبور به توقف شد. رشید، زن جوان را سوار پیکان من کرد و خودش هم در بنز نشست. هنوز مسافت زیادی طی نکرده بودیم که رشید با موبایلم تماس گرفت و از من خواست زن جوان را رها کنم. من هم آن زن را رها کردم و فوری خودم را به رشید رساندم که دیدم دوستم با راننده بنز درگیر شده است. رشید با شلیک گلوله، راننده را کشت و بنزش را دزدید. من که حسابی ترسیده بودم میخواستم با پیکانم به تهران برگردم که خیلی زود دستگیر شدم.»
در پایان، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.

اسرار شلیک خونین در بنز قدیمی+ تصویر
تدبیر خبر: مردی که به اتهام معاونت در کشتن راننده بنز قدیمی و مشارکت در دستبرد مسلحانه بازداشت شده است دیروز در دادگاه کیفری پایتخت از خود دفاع کرد. پیشتر قاتل راننده بنز که خود را مامور جا زده بود پرونده زندگیاش را در بازداشتگاه بست.