مالیاتدهندگان آمریکایی طی این مدت شاهد هزینه شدن بیش از یک تریلیون دلار از خزانه دولت خود در عراق بودند. تحمل و تحمیل این هزینه در حالی است که به گمان بسیاری از ناظران جنگ عراق با هزینههای تحمیل شده، دستاوردی متناسب با پول از دست رفته برای آمریکا به همراه نداشته و در عوض بنا به عقیده بسیاری از ناظران غربی و غیرغربی این ایران (دشمن شماره یک آمریکا در منطقه و جهان) بود که بیش از همه کشورهای منطقه و دیگر کشورهای مداخلهکننده در عراق از به زیر کشیدن حکومت صدام در عراق منتفع شد؛ چراکه در عراق پس از صدام حکومتی در بغداد مستقر شد که متشکل از نزدیکترین چهرههای سیاسی عراقی به ایران است. اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا با وجود هزینههای زیادی که جنگ عراق برای آمریکا داشته، باید بر این گمان بود که واشنگتن این کشور را رها کرده و از آن خارج شده است؟ به گمان راقم این سطور این سادهترین برداشت از خروج نیروهای آمریکایی از عراق است و همانطور که در جریان دیدار اخیر مالکی از آمریکا به صراحت مورد تاکید نخست وزیر عراق و رئیسجمهوری آمریکا قرار گرفت، پایان حضور نظامی آمریکا در عراق هرگز به معنای پایان حضور آمریکا در این کشور مهم منطقه نیست و فقط شکل حضور تغییر یافته است. دولت مالکی امیدوار است که از این پس به جای نظامیان و ژنرالهای عراقی بیشتر با تاجران و صاحبان سرمایه آمریکا پشت میز مذاکره بنشیند و البته این امیدواری مالکی تا حدود زیادی مورد رضای طرف آمریکایی هم هست، اما به نظر میرسد آمریکا طالب حضوری فراتر از حضور اقتصادی در عراق است و واشنگتن میخواهد همچنان در عراق حضور اطلاعاتی و سیاسی داشته باشد. باید توجه داشت که بزرگترین سفارتخانه متعارف در جهان، سفارتخانه آمریکا در بغداد است و طبیعی است که هزاران کارمند مستقر در سفارتخانه آمریکا در بغداد به دنبال پیریزی یک رابطه متداول و مرسوم نیستند.
این حضور سنگین دیپلماتیک اهدافی دارد که در صدر آن نقشآفرینی در ساختار سیاسی عراق و کسب اطمینان از این مساله است که نیروهای نزدیک به جمهوری اسلامی ایران حاکم بلامنازع عراق نشوند. نخستین نشانههای آغاز رویارویی سیاسی دو جبهه موافق و مخالف ایران نیز در واپسین روزهای حضور رسمی نظامی آمریکا در عراق پدیدار شد و اختلاف ائتلاف العراقیه با دولت مالکی بر سر موضوع محافظان شخصی «صالح مطلق» و نیز تقاضای خودمختاری برخی استانهای عراقی میتواند جرقههای ادامه یک بحران سیاسی دامنهدار باشد که سال گذشته به مدد ماهها رایزنی به تشکیل دولتی ائتلافی و شکننده انجامیده است. بنابراین دولت مالکی میتواند امیدوار به حضور شرکتهای آمریکایی و سرمایهگذاری صاحبان سرمایه آمریکا در عراق باشد اما طبیعتا آمریکاییها برای تحقق این امر درخواستهایی از مالکی خواهند داشت که شاید برآوردن آنها برای نخستوزیر عراق به سادگی میسر نباشد. واشنگتن بر این گمان است که ابراز ارادت دولت بغداد به آمریکا با وجودی که هزاران سرباز آمریکایی در این کشور کشته شدهاند و بیش از یک تریلیون از خزانه آمریکا هزینه جنگ عراق شده، برای به زیر کشیدن حکومت خونریز و سفاک (صدام) بغداد، کمترین بهایی است که هر دولت مستقر در عراق باید آن را بپردازد. در واقع از این زاویه نگاه، خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق به این معناست که واشنگتن دیگر برای به کرسی نشاندن خواستهای خود به نیروی نظامی تکیه نخواهد کرد، بلکه برای نیل به این مقصود یا مثل «بارباپاپاهای» دنیای کودکان تغییرشکل خواهد داد یا به عرض ارادت دولت بغداد چشم دارد و در صورت نیاز به فشارهای سیاسی – دیپلماتیک و حتی عملیات اطلاعاتی متوسل خواهد شد.
و اکنون این پرسش مطرح است که آیا دولت عراق خواهد توانست منافع اقتصادی آتی خود را بدون استیلای سیاسی آمریکاییها بر این کشور به دست آورد؟

بارباپاپای آمریکا در عراق
مازیار آقازاده: روز گذشته آخرین واحدهای نظامی آمریکا از عراق خارج شدند و به حضور قریب به 9 ساله نیروهای نظامی آمریکا در این کشور پایان دادند؛ حضوری که بسیار پرحاشیه و پرحادثه بود و علاوهبر به زیر کشیدن حکومت دیکتاتوری صدام 9 سال عراق را درگیر موجی از خشونت و درگیریهای داخلی کرد که حتی نیروهای نظامی آمریکایی هم از شعلههای این آتش در امان نمانده و بیش از 4500 نظامی آمریکایی در 9 سال گذشته در عراق کشته شدند.