به گزارس خبرنگار ما، در نشست رسیدگی به این پرونده که بامداد سه‌شنبه به ریاست قاضی «نورالله عزیز محمدی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند.
«علی عطار» اظهار داشت: مدرک‌های موجود نشان می‌دهد سوم مرداد امسال «شاهین» 21 ساله در اوج مستی در شهرک «وایین» شهریار، چاقو کشید و یک وزنه‌بردار پیشکسوت به نام «یعقوب محبوب‌وند» را کشت و چند نفر را هم زخمی کرد. «شاهین» پس از جنایت، به کمک پدرش «حمید» و شوهرخواهرش «امید» به شمال کشور گریخت اما پس از چند روز ردیابی و دستگیر شد.
نماینده دادستان ادامه داد: در آن درگیری خونین، دوست «شاهین» به نام «بهنام» هم شرکت داشت. «بهنام»، «شاهین» را با موتورسیکلت به شهرک «وایین» برده بود. اکنون با توجه به شهادت شاهدان، نظریه پزشکی‌قانونی و درخواست اولیای‌دم، برای «شاهین» اشدمجازات می‌خواهم. برای متهمان ردیف دوم تا چهارم هم تقاضای تعیین کیفر دارم.
سپس مادر و دو دختر «یعقوب محبوب‌وند» در جایگاه ویژه ایستادند و برای «شاهین» حکم مرگ خواستند.
دختر بزرگ «یعقوب» گفت: پدرم سرگرم تمیز کردن فضای جلوی در خانه بود که دو مرد موتورسوار به او حمله کردند. این پسر خشن- اشاره به شاهین- با چاقو به سینه پدرم زد. پدرم غرق خون بود که دوستش فریاد زد «او را اشتباه زدی.» پسر چاقوکش، چند نفر را هم زخمی کرد و سراسیمه گریخت. پدرم بی‌گناه بود و در راه بیمارستان جان سپرد. ما به هیچ قیمتی از خونش نمی‌گذریم. قاتل پدرم باید اعدام شود اما از «بهنام» که متهم ردیف دوم است شکایتی نداریم. «بهنام» واقعیت را گفت و کمک کرد تا «شاهین» دستگیر شود.
نوبت دفاع به «شاهین» که رسید گفت: چندماه پیش با دختری به نام «ثریا» آشنا شدم و به او دل بستم. قرار بود با یکدیگر ازدواج کنیم که «ثریا» به کارگاه پدرم در «عباس‌آباد» شهریار آمد. در آنجا با هم صحبت کردیم و من مقدار زیادی مشروب خوردم. همان موقع «ثریا» را سوار موتور کردم و او را به خانه‌اش در شهرک «وایین» بردم. وقتی دختر مورد علاقه‌ام از موتور پیاده شد چند پسر به سراغم آمدند و تهدید کردند تا «ثریا» را فراموش کنم. آنان که فهمیده بودند مست هستم با چوب و میله به جانم افتادند و کتک مفصلی به من زدند. من فرار کردم و به خانه‌ام رفتم. بعد چاقو و شوکر به دست گرفتم و به قهوه‌خانه‌ای که پاتوق من و دوستانم بود رفتم. در آنجا از دوستم «بهنام» خواستم تا همراه من بیاید. وقتی وارد شهرک «وایین» شدیم حال طبیعی نداشتم و نمی‌دانم چطور با چاقو به چند نفر حمله کردم. «یعقوب» بی‌گناه بود و به اشتباه کشته شد.
«شاهین» در حالی که سرش را پایین انداخته بود افزود: باور کنید هیچ خصومتی با «یعقوب» نداشتم و اصلا او را نمی‌شناختم.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت: بنا به گفته شاهدان «شاهین» در روز سوم مرداد امسال حال طبیعی نداشت و بی‌هدف با چاقو به چند نفر حمله کرده بود. در آن درگیری «بهنام» و شوهرخواهر «شاهین» هم زخمی شدند. این موضوع نشان‌دهنده مسلوب‌الاراده بودن «شاهین» است. به همین خاطر تقاضا می‌کنم موکلم را از اتهام جنایت عمدی تبرئه کنید.
بهنام- متهم ردیف دوم- وقتی در جایگاه ویژه ایستاد منکر معاونت در جنایت شد.
وی گفت: داخل قهوه‌خانه نشسته بودم که «شاهین» وارد شد. دوستم که مست بود از من خواست تا او را به خانه خواهرش در شهرک «وایین» ببرم. زمانی که وارد شهرک شدیم «شاهین» چاقو کشید و گفت مرا کتک زده‌اند و حالا آمده‌ام انتقام بگیرم. من که می‌دانستم «شاهین» حال طبیعی ندارد با پدر و شوهرخواهرش تماس گرفتم. آنان خیلی سعی کردند «شاهین» را آرام کنند اما بی‌فایده بود. «شاهین» به داخل شهرک رفت و به اشتباه با «یعقوب» درگیر شد. من وقتی به محل درگیری رسیدم که «یعقوب» غرق خون بود. افراد زیادی جمع شده بودند و به «شاهین» دشنام می‌دادند. بعضی از آنان هم به سمت «شاهین» سنگ پرتاب می‌کردند که دوستم با چاقو به طرف‌شان حمله کرد.
«بهنام» ادامه داد: در حالی که ترسیده بودم با «امید» تماس گرفتم. «امید» وقتی جلو رفت. «شاهین» با چاقو او را زخمی کرد و یک ضربه هم به دست من زد. «امید» رفت تا پلیس را خبر کند و من «شاهین» را با موتور از شهرک خارج کردم. باور کنید اگر «شاهین» آنجا می‌ماند چند نفر دیگر را هم می‌کشت.
همچنین «امید» 25 ساله، شوهرخواهر شاهین و متهم ردیف سوم- اظهار داشت: قبول دارم که مقدمات فرار «شاهین» به شمال کشور را فراهم کردم و خودم هم همراه او رفتم اما در صحنه درگیری حضور نداشتم. من زمانی به شهرک «وایین» رسیدم که «یعقوب» زخمی شده بود.
پدر «شاهین» نیز به‌عنوان متهم ردیف چهارم گفت: قبول دارم که برای پسرم پول در شمال کشور می‌فرستادم اما در دعوا هیچ دخالتی نداشتم.
در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.