درست سهماه پیش بود که اولین فاز اخذ کارمزد در شبکه بانکی کلید خورد.
بانکمرکزی به شبکه بانکی دستور داد تا از مردم بابت تراکنش ماندهگیری از حسابها کارمزد بگیرند. 78میلیوننفر مردم این کشور بدون هیچ اعتراضی پذیرفتند که بابت این خدمت بانکی کارمزد بدهند؛ آبازآب هم تکان نخورد. حالا چند روزی است که بحث فاز دوم اخذ کارمزد از اصناف، فروشندگان و مغازهداران بهمیانآمده و جنجالی عظیم در کشور بهپاشده آن هم بر سر پرداخت صدتک تومانی. اتفاق عجیبوغریبی در کشور رخ نداده، فقط دیگر قرار نیست همهچیز برای عدهای مفت باشد.
به نوشته شرق، 10سالی است کهpos یا همان پایانههای فروشگاهی برای رونق کسبوکار و تسهیل خریدهای روزمره مردم به اصناف و مغازهداران به صورت مجانی و رایگان داده شده است. دستگاههایی که حالا حدود 800 تا 900هزارتومان قیمت دارند و برای این پایداری شبکه پرداختی سالانه 900میلیاردتومان پول نیاز است. حالا اقلیتی کوچک اما بانفوذ و زور سیاسی سعی دارند تا همچنان بر دوش بانکها و شرکتهای psp سوار باشند و ریالی هم از بابت این خدمات از جیب مبارک خرج نکنند. سالها پیش، بانک خصوصی «پارسیان» اولین بانکی بود که سیستم کارمزد را اجرایی کرد اما بانک دولتی «ملی» بزرگترین بانک کشور در رقابتی نهچندان سالم کارمزدها را صفر اعلام کرد. حالا همین بانکهای دولتی که روزگاری به عدهای مفت خدمات میدادند، از محل بانکداری الکترونیک به زیاندهی مطلق رسیدند. ناصر حکیمی، مدیرکل فناوری اطلاعات و ارتباطات بانکمرکزی است که احیای کارمزدها در شبکه بانکی را به جان خریده است. مدیری که قصد دارد در سیستم کارمزدها یک عقبگرد تاریخی اعمال کند و پاککن به دست، خرابکاری بانکهای دولتی را به زیر اصلاحیه ببرد. او در همان ابتدای اجرای کارمزدها در شبکه بانکی، گفت: فازبهفاز اعمال کارمزدها با رنج و خونریزی همراه است. او آنقدر از این هیاهو و جنجالها به ستوه آمده که در همان ابتدای گفتوگو گفت که اصلا دیگر برای من مهم نیست که میخواهد چه اتفاقی برای من بیفتد، میخواهم یکسری حرفها را رُک و صریح بزنم حتی اگر برای من بار منفی به همراه داشته باشد.
آقای حکیمی در گذشته دریافت کارمزدها در شبکه بانکی چندان جدی نبود اما اکنون روی این موضوع خیلی تاکید میشود. بهنظر میرسد که این تصمیم بیارتباط با سخنان وزیر اقتصاد مبنی بر سودآورکردن بانکها و تاکید وی بر دریافت کارمزدها نباشد. آیا در ارایه این نظر نیمنگاهی هم به رویه جهانی شده است؟
در دنیا فعالیت بانکی بیشتر بر مبنای کارمزد است. به عبارت بهتر بانکهای دنیا خیلی روی سود بانکی و تسهیلات حساب باز نمیکنند، درواقع به سپرده مشتری یکدرصد سود هم تعلق نمیگیرد و سود تسهیلات حدود دو الی سهدرصد است در عوض بانکها بیشتر روی کارمزد کار میکنند. مثلا یکی از فعالیتهای بسیار سودآور در بانکهای دنیا بحث کارت اعتباری است. در سرویس کارت اعتباری، دارنده کارت هیچ پولی پرداخت نمیکند و بانک صرفا با اعتبارسنجی این کارت را به مشتری پرداخت میکند یعنی مشتری میتواند بدون اینکه پول در حساب خود داشته باشد، از این کارت استفاده کند. در پایان ماه صورت حسابی برای افراد خواهد آمد که این صورتحساب را بدون هیچگونه سود و کارمزدی میتوانند پرداخت کنند. این مساله برای ذهنیت کارشناسانی که در ایران اظهارنظرهای عجیبوغریب دارند، قابل فهم و درک نیست که چطور من به شما مفتومجانی اعتبار بدهم و هیچ کارمزد و سودی هم از شما دریافت نکنم. ماجرا این است که از 50سال پیش که بحث کارت اعتباری مطرح شد، شرکتهای کارت اعتباری به فروشگاهیها گفتند که ما از طرف بانک آمدهایم و برای یکسری از مشتریان که الان پول ندارند، اعتبار ایجاد میکنیم تا همین الان خرید کنند یعنی بهجای اینکه چک برای یکماه بعد پرداخت کنند، با کارت اعتباری خرید میکنند و همین الان هم پول را پرداخت میکنند. در ازای آن شرکت کارت اعتباری میگوید که باید یکی، دودرصد تخفیف بدهید. این تخفیف بین سهنفر یعنی بین کسی که پوزها را گذاشته و کسی که شبکه را اداره میکند و بخش عمدهای هم به بانکی که کارت اعتباری صادر کرده است، تقسیم میشود. یعنی بانکی که کارت اعتباری برای شما صادر میکند، از دارنده کارت هیچ پولی نمیگیرد و از شما تنها خواهش و تمنا میکند که از این کارت استفاده کنید چون هرچقدر شما از این اعتبار استفاده کنید، از مغازهدار تخفیف گرفته خواهد شد و پول آن نصیب بانک میشود، سود این امر برای بانک فوقالعاده زیاد است. در بانکهای دنیا وام با سود چهار یا پنجدرصد داده میشود، مشتری ماهانه حدود یکدرصد سود دارد بنابراین بیزینسکارت اعتباری برای بانکها در آن طرف آب خیلی سودآور است. در این شرایط مردم راضی هستند چون بدون اینکه پول داشته باشند، اعتبار دارند و بدون اینکه سود بدهند، از اعتبارشان خرج میکنند.
فروشنده راضی است چون مشتری نسیه از او خرید میکند اما نقدا از بانک پول خود را دریافت میکند، بانک هم راضی است چون در حالت عادی از بابت منابع خود از تسهیلاتگیرنده چهار الی پنجدرصد سود دریافت میکند اما زمانی که کارت اعتباری میدهد، 10درصد سود میگیرد. چطور میشود که چنین سیستمی در آن طرف آبها و در 205 کشور اجرایی میشود و همه راضی هستند اما فقط در یک کشور یعنی ایران این اتفاق نیفتاده است.
اشکال کجاست؟
اشکال اینجاست که ما یک سیستم بانکداری دولتی داشتیم و ذهنیت غلط بانکداران این است که ما سپردههای خُرد مردم را جمع میکنیم و به بزرگها میدهیم. در حالیکه در دنیا اینطور نیست. میگویند که سپردههای بزرگها نزد ماست و از این محل به مردم پول میدهیم تا جنس بزرگها را بتوانند خریداری کنند. کل نارضایتیای که در سیستم بانکی و از طرف مردم میبینید، برای همین است که ما پول مردم را میگیریم و به یکسری کلهگُنده میدهیم که اینها هرچه دلشان خواست، تولید کنند. در حالیکه در دنیا اینطور نیست، به مردم اعتبار میدهن