یک ماه است که فساد مالی ای در کشور ترکیه افشا شده و دستبرقضا هم نام بابک زنجانی با آن گره خورده است. این بار جوانی به اسم رضا ضراب(صراف) به اتهام فساد مالی گسترده دستگیر شده است
گروه اقتصادی تدبیر، : 35سال، پنج فساد مالی؛ پس از جنگ تحمیلی هر رئیسجمهوری ایران حداقل با یک فساد اقتصادی بزرگ مواجه شده است.
احمدینژاد اما رکورددار است، از پنج فساد مالی بزرگ افشا شده سه فساد در زمان او تفاق افتاده است.
اگر علیاکبر هاشمیرفسنجانی با «فاضل خداد» و سیدمحمد خاتمی با «شهرام جزایری» سروکار داشت و رقم اختلاسها روی 100میلیارد دور میزد.
اما در دوره محمود احمدینژاد سه فساد اقتصادی گسترده رخ داده است؛ «بابک زنجانی»، «مهآفرید امیرخسروی» و «نعمتالله پوستیندوز». از طرف دیگر رقمها روی هزاران میلیارد ریال سیر میکند.
تا پیش از ماجرای بابک زنجانی، از میان فسادهای افشا شده،فساد مالی مهآفرید امیرخسروی با رقم 3000میلیارد که پای برخی نزدیکان و مدبران احمدینژاد هم به پرونده آن کشیده شد عنوان «بزرگترین فساد مالی تاریخ» را بر دوش میکشید.
پنج نفری که نامداران فساد های مالی افشا شده هستند ،یا به بیان بهتر 3+2 از برخی جهات شبیه یکدیگر هستند و از جهات دیگر تفاوتهای فاحشی با هم دارند. دونفر اول بانکها را دور زدهاند، 3نفر دیگر نیازی به این کار نداشتند، آنها رانت داشتند و در اموال عمومی دستدرازی میکردند. بابک زنجانی، مناطق آزاد ایران را تکهپاره کرد. او و مهآفرید امیرخسروی تکیهگاه محکمی به اسم یاران حلقه احمدینژاد پشت خود داشتند و با ایجاد دهها شرکت بزرگ و کوچک به اموال ملی چوب حراج زدند.
در تکتک افراد 3+2 یک چیز مشترک است؛ احساس امنیت.
حسی که آنها را به فساد بیشتر و بیشتر فرامیخواند و رقمهای فسادشان را بالا و بالاتر میبرد. خداداد، رفیقدوست را با خود داشت و جزایری همراهی چند مقام دولتی را. زنجانی، امیرخسروی و پوستیندوز هم پشتشان به نزدیکان و اعضای اصلی حلقه ایران شخص رییس دولت گرم بود.
عاقبت همهشان هم البته زندان بود. سرنوشت این بود که خداداد عنوان اولین اعدام اقتصادی را بگیرد و جزایری عنوان اولین فراری را؛ اما فساد 3000میلیاردی همه رکوردها را شکست و قلم بر همه عنوانهای قبلی کشید. «محمودرضا خاوری» ، مدیرعامل وقت بانک ملی به کانادا فرار کرد و مهآفرید آنقدر از «ا.ر» در اعترافاتش گفت که ماجرای همراهی رفیقدوست با خداداد به گرد پایش هم نمیرسید.
فرق دیگر ماجرای بابک زنجانی با چهار پرونده دیگر این است که این ماجرا بین المللی است. یک ماه است که فساد مالی ای در کشور ترکیه افشا شده و دستبرقضا هم نام بابک زنجانی با آن گره خورده است.
این بار جوانی به اسم رضا ضراب(صراف) به اتهام فساد مالی گسترده دستگیر شده است .او در زندان گرفتار شده و کابینه و حزب «رجب طیباردوغان» را هم با خود گرفتار کرده است.
ضراب به نزدیکان برخی از اعضای کابینه دولت اردوغان رشوه داده است.اردوغان هم مجبور شد بیش از نیمی از کابینه را تغییر دهد و حالا نگران واکنش مردم به این اتفاق در انتخابات بعدی است.
دوهفته بعد از بازداشت ضراب روزنامه ترکزبان «تودی زمان» در گزارشی از اعترافات او در زندان پرده برداشت و گفت که ضراب، زنجانی را «رئیس» خود معرفی کرده است. انتشار این خبر زنجانی را به واکنش واداشت. او در متنی که هم در صفحه رسمی گروه سورینت و هم در صفحه فیسبوکش منتشر شد، نوشت:« با رضا ضراب در تمام عمرم تنها چند دفعه ملاقات داشتم اما هیچگونه فعالیت تجاری مشترکی انجام ندادهایم و از فعالیتهای رضا ضراب هیچ اطلاعی ندارم. حتی نمیدانم محل کار ایشان کجاست! اگر هم فعالیتهای غیرقانونی انجام داده باشد خودش مسئول است و این مسئله به من هیچ ارتباطی ندارد.» ضراب که یکی از اتهاماتش تجارت غیرقانونی طلاست، زنجانی را هم در این تجارت سهیم دانسته و زنجانی پاسخ داده است:« در خبرها از تجارت طلا بهوسیله هواپیما سخن رانده شده که این نوع تجارت تماما قانونی است. من مطابق قوانین از کشور غنا 1500کیلوگرم طلا خریداری کردم و برنامهام این بود که 500کیلوگرم آن را در ترکیه و بقیه آن را در دوبی به فروش برسانم که در فرودگاه آتاترک مدارک طلاها خواسته شده بود و تا زمانی که مدارک آورده شود، هواپیما از زمین بلند نشد و پس از رسیدن مدارک، هواپیما از ترکیه خارج شد. از طرف مقامات ترکیه این قضیه چندین بار از همه نظر مورد بررسی قرار گرفته و هیچ جرمی در مورد من پیدا نکردند.» او همچنین اضافه کرده است:« گروهی که من صاحب آن هستم شامل 65 شرکت است و درآمد سالیانه آن شش تا هفتمیلیارد یورو است و من به کارهای کوچکی که در خبرها از آن نقل شده است، هیچ احتیاجی ندارم!»
اما رسانههای ترکزبان از حلقههای دیگری حرف میزنند که ارتباط زنجانی و ضراب را نشان میدهد.
یک زن به اسم «کاملیا جمشیدی» و یک مرد به نام «مهدی شمس»(مهدی شمسزاده).
مهدی شمسزاده کسی است که گفته میشود هواپیمایی «اونور ایر» ترکیه را با همراهی زنجانی خریده است تا از طریق آن چند فروند ایرباس در اختیار هواپیمایی تحریمشده ایران قرار دهد. خود زنجانی در گفتگوی مفصلش با هفتهنامه «آسمان» بر اینکه مالک اونورایر است صحه گذاشته. همچنین «هالکبانک» ترکیه، بانکی است که صاحبان آن متهم به نقش داشتن در فساد مالی ضراب هستند. این بانک همان بانکی است که زنجانی از طریق آن نقلوانتقال پول برای خریدوفروش نفت ایران را انجام میداد.
در پرونده ضراب همچنین نام اسفندیار رحیممشایی دیده میشود. حسین ضراب، پدر رضا، تاجری است که در دولت نهم و در مراسم تقدیر از کارآفرینان تبریز از دستان رحیممشایی هم لوح تقدیر گرفت و هم اجازه تاسیس صنایع گسترده فولاد. او در سال 1387 تنها 6شرکت فولاد تاسیس کرد که در همه آنها نام پسرش رضا ضراب هم بهعنوان عضو هیئتمدیره دیده میشود.
همچنین ضراب مثل زنجانی از حمایت گسترده نیروهای دولتی بهرهمند شد. در آگهی تاسیس شرکت «اسب آهنین آریا» نام «حسین دادرس» دیده میشود، موضوع فعالیت این شرکت در زمینه خودرو و لوازم جانبی آن است. دادرس مقدم از نزدیکان دولت نهم بود که در شرکت سایپاخودرو بروبیایی داشت و عضو شورای سیاستگذاری منابع انسانی این شرکت بود. دادرس بهنمایندگی از «بنیاد برکت» عضو هیئتمدیره اسب آهنین آریا شده بود.
حالا هم زنجانی در اوین است و هم ضراب در بند. داستان زنجانیها و ضرابها نه به پایان رسیده و نه کامل فاش شده است. شرکتهای زنجانی و ضراب هنوز بهراه هستند و آدمهای پشت سرشان هنوز بیرون از زندان. فساد های هم همچنان در صف افشا قرار دارند.
مطالب مرتبط
بخش اول گزارش های سریالی "تدبیر" از جزئیات عملکرد" میلیاردر کاغذی
بخش دوم گزارش های سریالی "تدبیر" از جزئیات عملکرد" میلیاردر کاغذی
بخش سوم گزارش های سریالی "تدبیر" از جزئیات عملکرد" میلیاردر کاغذی
گفت و گوی "تدبیر" با دستیار ارشد بابک زنجانی بخش 1
گفت و گوی "تدبیر" با دستیار ارشد بابک زنجانی بخش 2
گفت و گوی "تدبیر" با دستیار ارشد بابک زنجانی بخش 3